نمایشگاه هنر ایران: به چه کسی باید گفت هنرمند؟
شاید در فضای مجازی و رسانههای گوناگون بارها و بارها شاهد رفتار و گفتار و کردار ناشایست از سوی برخی افراد بظاهر هنرمند بوده ایم و رنجیدهایم و برایمان ابهام و سردرگمی پیش آمده که: « آیا واقعاً هنرمندان چنین آدمهایی هستند!؟!؟»
ولیکن قبل از هرگونه قضاوت میبایست ابتدا تفاوتهای هنرمند واقعی با هنرمند نما را بتوانیم تشخیص دهیم!
یک «هنرمند» با افراد «هنرمند نما» و «شبه هنرمند» بسیار تفاوت دارد، اگرچه در ظاهر شبیه بهم هستند، از آنجهت که هیچکسی از باطن اشخاص اطلاع ندارد، تفاوت هنرمندان و هنرمندنماها در رفتار و عملکردهایشان است که پدیدار میشود.
هنرمند بودن اگرچه معیارهای گوناگونی دارد ولی بطورکلی یک لقب و صفت ابدی نیست که مثلا اگر کسی یک یا چند اثر هنری ارائه داد پس یعنی تا آخر عمرش هنرمند باقی میماند، بلکه یک هنرمند (البته بغیر از هنرمندان درگذشته و از دنیا رفته) تا زمانیکه کار هنرمندانه انجام دهد هنرمند است، هرکجای زندگیاش که به هنر ادامه ندهد، از آن به بعد دیگر یک هنرمند نیست! و صرفاً میتوان گفت: ایشان قبلاً هنرمند بوده است و الان که اثر هنری خلق نمیکند دیگر هنرمند نیست!
در چنین عرصهای متاسفانه شبههنرمندها و هنرمندنماهای بسیاری نیز وجود دارند که صرفاً یک سلبریتی هستند، تا یک هنرمند! و با خودهنرمند پنداری و ایجاد حواشی کاذب، جنجالهای پوچ، شوآفهای لوس، مسخره کردن ارزشها و یا بیارزشکردن هنجارها، یا تحقیر کردن افراد و یا تحمیل کردن امری به دیگران، مخاطبان عرصهٔ هنر را دچار سوءتفاهم و سردرگمی و بدبین کردن اذهان عمومی به هنرمندان واقعی میکنند! در چنین مواقعی تشخیص بسیار دشوار است و مخاطبان و دنبال کنندگان میبایست در عملکرد ایشان دقت نمایند و مراقب باشند که اشتباهاً یک سلبریتی را بجای یک هنرمند دنبال نکنند!!! چراکه یک سلبریتی (هنرمندنما و شبههنرمند) ممکن است دنبال کنندگانش را دانسته یا ندانسته به مسیر بیراهه و اشتباهی بکشاند! ولیکن هنرمند واقعی با هنرش مخاطبان و دنبال کنندگانش را بطور مستقیم یا غیرمستقیم تعالی و فهم و معرفت میبخشد!
نمایشگاه هنر ایران: هنرمند برای عرصهای که در آن فعالیت میکند حرمت و حیثیت و احترام قائل است، اگرچه برای امرارمعاش آثارش را میفروشد ولیکن خودش را به هیچ قیمتی و به هیچ وجهی نمیفروشد! درعین حال یک سلبریتی (هنرمندنما) ممکن است خودش و آثارش را یکجا بفروشد و بخاطر پول دست به هرکار نامتعارفی بزند و به مخاطبانش ارائه دهد!
از آنجهت که هنر هفتم (هنر بازیگری و هنرپیشگی) بصورت نمایشی است و بازیگران (بنابر اقتضای حرفهشان) با گرفتن دستمزد برای تماشاگران نقش بازی میکنند و بلحاظ نقشهایی که تاکنون بازی کرده اند شاید طرفداران و دنبال کنندگان زیادی نیز داشته باشند، به همین بهانه بسیار احتمال دارد که ایشان در هنرشان لغزش کنند و از مسیر هنر خارج شوند!!! لذا مخاطبان ایشان نیز باید این مهم را بدانند که اگر یک هنرپیشه بازیگر “در خارج از صحنهٔ نمایش” ، همچنان به بازیگری و نقش بازی کردن برای مردم ادامه دهد، دیگر او را نمیتوان یک هنرمند دانست!!!! چراکه او نه آثارش بلکه خودش را فروخته است!!
در مجموع هنرمند شدن شاید راحت به نظر بیاید، ولیکن هنرمند ماندن، کاری بسیار سخت و دشوار است و مانند یک جنگ و جهاد است، جنگی در هرلحظه و هرشبانه روز با ناملایمات و ناهمواریها و سختیها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و… که میتواند هرکسی غیراز هنرمند را از مسیر درست و مستقیم خارج کند، اما هنرمند در اوج طوفانهای سهمگین زندگی، بازهم دست از هنرش برنمیدارد و مصمم به صراط مستقیم ادامه میدهد، همین موضوع باعث میشود که هنرمندان باعث افتخار یک کشور باشند.
نمایشگاه هنر ایران: یک شخص تا زمانیکه هنر در ذهنش باشد «شخصی است با ذهن و روحیه هنری» بعد از آنکه هنرش را ارائه داد آنوقت میتوان او را هنرمند نامید.
هنرمند انسانیست مثل و مانند انسانهای دیگر، ولیکن درد جامعه را بیشتر از دیگران درد خودش میداند و تاجایی که برایش مقدور باشد آن را با هنرش بازتاب میدهد، هنرمند خودش را بالاتر از مردم نمیبیند بلکه خودش را پایین ترین سطح جامعه میداند و سعی میکند تا اعماق تاریک اجتماع را که از نگاه افراد مرفه و بیدرد که بیخیال در بالاها نشستهاند و از نظر بسیاری افراد پنهان است را پیدا کند و واقعیت را (بدون هرگونه سیاه نمایی) به تصویر بکشد تا بلکه آن معضل یا مشکل مورد توجه و رفع قرار گیرد! هنرمند بدون آنکه دیگران را تحقیر کند و یا دستکم بگیرد سعی میکند بیشتر بداند، بیشتر بفهمد، عمیقتر حس کند و ابعاد ندیدهٔ جهان پیرامون را ببیند و کاوش کند و آنگاه، یافتههای خویش را سوار بر کشتی حس برانگیز و خیال پروری که رو به سوی هدف و منظوری دارد، به دریای وجود ما بیندازد.
هنرمند همان ستارهای است که در شب تاریک استیصال بشر میدرخشد و ما را متوجه آنچه که بدان توجهی نداریم، میکند. هنرمند مانند یک پزشک جراح در عالم طبابت، جراح زندگی است و ناجی آن.
هنرمند وجدان نارام و ناآرام و بیدار، عقل جستجوگر و حس شریفی است که سعی در تبلور متفکرانه، اندیشمندانه، هوشمندانه، زیبائی شناسانه و احساس برانگیز در پدیدهای باکیفیت و بدیع دارد. پدیدهای که آن را هنر مینامیم و خالق آن را ، هنرمند!
در یک کلام؛ هنرمند عاشق محترم دیوانهای است که در مسیر معشوق (هنر)، خودش را بتواند فدا نیز میکند…