نمایشگاه هنر ایران: هنر موفق ماندن در عرصه هنر
اگر هنرمند هستید حتما تابحال از خود پرسیده اید که چطور میتوانیم در عرصه هنر بمانیم و پیشرفت کنیم؟
در جواب باید گفت: البته که هنر شما اولین گزینه است، ما هم این را میدانیم. خلاقیت شما و اینکه چه هنری دارید و چگونه آن را خلق میکنید، سحر و جادویی که در کارگاه هنری شما اتفاق میافتد و شما آن را به نحو احسن انجام میدهید، به خود شما مربوط است نه کسی دیگر. همانطور که گفتم آنچه در کارگاه هنری اتفاق میافتد همآنجا هم باقی میماند. مسالهای که درباره آن صحبت میکنیم در مورد این است که شما بعد از خلق اثر هنری، وقتی که کامل شده و آماده ارائه است در مقابل دنیای گسترده و افسانهای هنر و همه کسانی که در آن هستند چه وظیفهای دارید؟
در طول این سالها بارها و بارها به این نتیجه رسیدهام که در این بازی، موفقیت هنرمند کاملا به این بستگی دارد که بتواند مردم را با خود داشته باشد. و از اینکه مردم بدانند در هر قدم از این راه ( از ابتدای ارتباطشان با آثار شما تا انتها) شما چه گامهایی برمیدارید، اطمینان حاصل کند. مهم این است که شما بدون توجه به شرایط و موقعیت مردم همواره به آنها خوش آمد بگویید و همیشه در دسترس آنها باشید. لازم است از اینکه آیا مردم فهمیدهاند که شما چه کاری انجام میدهید، هدفتان چیست و قصد دارید از طریق هنرتان چه چیزی را انتقال دهید، اطمینان حاصل کنید. اگر همه این کارها را به خوبی انجام دهید قطعا شانس شما برای موفقیت افزایش مییابد.
نمایشگاه هنر ایران: شما نمیتوانید بسادگی هنر خود را منتشر کنید و بدون اینکه هیچ تلاشی انجام دهید از مردم انتظار داشته باشید که خودشان به سرعت به اهمیت آن پی ببرند. سوالات زیادی ممکن است پرسیده شود. شما باید به آنها نشان دهید که چطور با شما تماس بگیرند، چه سوالی و چطور بپرسند، چطور قیمت را بپرسند و در کل اینکه باید همه راهها و روشهای خرید را به آنها نشان دهید و خلاقانه و فعال آنها را راهنمایی کنید تا مطمئن شوید هیچوقت گیج و سردرگم نمیشوند.
شما باید مردم را راحت بگذارید و اجازه دهید که آنها با آرامش پیش روند و خودشان با توجه بیشتر به اهمیت کار شما پی ببرند. شما تنها فردی هستید که در برابر آنها مسئولید. شما باید توضیحات مربوطه را به آنها بدهید نه فقط برای اینکه برای دیدن کار شما وقت بگذارند بلکه برای اینکه هدف شما را نیز از خلق آن اثر درک کنند و متقاعد شوند که اثر هنری شما را با اشتیاق به مجموعه خود بیافزایند. این شما هستید که باید این کار را به خوبی انجام دهید و تجربه و اطلاعات لازم در مورد خودتان و آثارتان را به روشنی و با دقت در اختیار آنها قرار دهید.
مورد دیگری که شما به عنوان یک هنرمند باید رعایت کنید این است که باید درک کنید که یک اثر هنری تلاشی مشارکتی بین شما و مخاطبین است. من با هنرمندان زیادی مواجه شدم که وقتی در مورد هنر خود صحبت میکنند و یا مینویسند، فقط درباره خودشان حرف میزنند(اینکه هدفشان چه بوده، چه لذتی میبرند، چه احساس فوق العادهای دارند و اینکه هنرشان چه تاثیری بر زندگیشان گذاشته است). البته اینها عالی است و همینطور هم باید باشد. اما آنها یک موضوع بسیار بسیار مهم را فراموش کردهاند و آن ما هستیم. مخاطبین. این باعث خوشحالی من است که میبینم هنرمندی عاشق کارش است. اما حس عجیبی که دارم این است که هنر او چه چیزی برای من دارد و چرا من باید به آن اهمیت بدهم.
شما میدانید که هنرتان چه چیزی برای شما دارد، پس باید به ما هم نشان دهید که برای ما چه دارد. اگر این کار را نکنید و ما را در تردید رها سازید بیعدالتی است. ما واقعا راهی نداریم که بتوانیم هنر شما را تجربه کنیم، پس چرا باید به نگاه کردن به آن ادامه دهیم؟ چه برداشتی باید از آن داشته باشیم؟ و از همه مهمتر اینکه هنر شما چه جایگاهی در زندگی ما دارد؟ به بیان دیگر شما باید همه آن لذتها و منفعتی را که از خلق اثر خود بردهاید به ما هم تعمیم دهید و نشان دهید که ماهم میتوانیم از آن لذت ببریم. ما این را میخواهیم.
در اینجا چند سوال مطرح میکنم که شما هروقت که میخواهید اثر هنری خود را در گالریها یا هرجای دیگری ارائه دهید، باید به آنها فکر کنید. اول اینکه این اثر قصد دارد چه کاری برای مخاطب خود انجام دهد؟ چه ارزشی برای مالک خود خواهد داشت؟ چرا باید آن را به دیوار اتاق یا محل کار خود بیاویزد و هر روز آن را نگاه کند؟ چه تاثیری بر بهتر شدن زندگی مخاطب دارد؟ البته اینها دقیقا همان سوالاتی نیست که مردم ممکن است از شما بپرسند، اما به نوعی طیفی از سوالاتی هستند که واقعا مهم میباشند. وقتی مخاطبین یک اثر هنری را میبینند و به آن علاقمند میشوند، به طور جدی درباره آن فکر میکنند که آیا به آنها و زندگی آنها تعلق دارد یا نه. پس پاسخهای شما به این سوالات و تعاملهای مثبتی که با آنها دارید شانس شما را برای یک فروش خوب و یا هر اتفاق خوب دیگری افزایش میدهد.
نمایشگاه هنر ایران: خیلی از مردم وقتی به اثر شما نگاه میکنند در نگاه اول آن را میپسندند. اما علاقمندی گام اول برای تمایل به خرید است. وقتی کسی کاری را دوست دارد سعی میکند که به شما نزدیک شده و با شما صحبت کند. بنابراین با ایمیل یا تلفن با شما صحبت میکند و میخواهد که همه چیز را در مورد شما، سابقه شما، مضامین آثارتان و چگونگی خلق آنها، مثلا اینکه دایره آبی رنگ کوچک گوشه تصویرچیست و … بداند.
این سوال و جوابها بیشتر شبیه یک مصاحبه شغلی است. مثل این میماند که کسی بخواهد آثار شما را استخدام کند تا کیفیت زندگیش را بهبود بخشد. تقریبا هر کسی که زمانی را با شما صرف گفتگو درباره آثارتان میکند، در مرحلهای از تصمیمگیری است که میخواهد مطمئن شود که آنچه شما درباره آن میگویید همان چیزی است که مد نظر اوست یا نه؟ پس اینجا شما دارید به سوالات پاسخ میدهید، درباره اثر خود صحبت میکنید و امیدوارید که کسی که با او صحبت میکنید به آنچه میشنود علاقمند باشد و سر خود را به نشانه تایید تکان دهد و اینکه مفهمومی را که شما تلاش میکنید از طریق هنرتان انتقال دهید همان چیزی باشد که مخاطب به دنبال آن است.
یک سری از سوالاتی که شما در طی چنین تعاملی میخواهید به صورت صریح و روشن و تفهیمی پاسخ دهید این است که چرا شما هنرمند شدن را انتخاب کردهاید و چگونه خلق اثر هنری بخش مهمی از زندگی شما شده است؟ و حتی مهمتر اینکه چرا میخواهید هنر خود را به نمایش بگذارید؟ و هدف از انتشار آن چیست؟ شما درباره اثرتان چه چیزی باید بگویید؟ آیا همه داستان و افسانه و قصه و یا راز آن را؟ این اطلاعات بویژه در مورد هنرها و هنرمندان معاصر اغلب به اندازه خود اثر مهم هستند.
اگر شما باور دارید که هنرتان ارزش دیده شدن و توجه را دارد پس وظیفه شماست که این اطمینان را به مخاطب بدهید که بداند چرا؟ اگر شما باور دارید که با هنر خود چیزی را بخشش میکنید پس باید آنرا به مخاطب توضیح دهید تا ارزش و فواید مالکیت آن را بفهمد و درک کند. از این طریق شما با نشان دادن پتانسیلهای بالقوه کار خود در اثرگذاری مثبت و ارتقا کیفیت زندگی، مخاطب را روشن ساختهاید.
برخی از شما ممکن است با خود فکر کنید که “من درباره آنچه که هنرم به مخاطب میبخشد، هیچ نظری ندارم”. میخواهم روراست به شما بگویم که تابحال هنرمندی را ندیدهام که وقتی بهش فرصت داده میشود تا هنر خود را ارائه دهد و هدف از انجام آن را توضیح دهد نتواند چیزی بگوید. هنرمندان در اینجا به کمی تشویق و دلگرمی نیاز دارند، اما حقیقت این است که بسیاری از هنرمندان هرگز به این شکل درمورد هنر خود واینکه بتوانند درموردش صحبت کنند فکر نکردهاند.
ممکن است آنچه را که هنر شما القا میکند، جنبه فیزیکی داشته باشد(مثل سایز و اندازه، قاب، رنگ و کیفیت مواد به کار رفته و….) ویا ممکن است در فرایند انجام کار باشد(مثل: روشی که شما فکر کردید و اثر خود را از ابتدا تا انتهای کار خلق کردید، متدولوژی شما، سبک شما و یا آداب و تشریفات شما). ممکن است درباره این باشد که چگونه این فکر به ذهن شما رسیده است یا مربوط به شرح حال شما باشد. و یا اینکه جنبههای مختلف زندگی شما را نشان دهد و سعی کند تا ارتباطی بین آن و تجربههای عمومی که مخاطبان در دوران جوانی داشتهاند پیدا کند. ممکن است چیز خاصی باشد که هنر شما به آن اشاره میکند. مانند: یک ایده، یک مفهوم، یک تفسیر از یک رویداد، یک الهام، یک باور، یک فلسفه یا دیدگاه، یک فکر ویژه و یا یک نقطه نظر خاص در زندگی.
بنابراین این بخشش و عطا هر چه که باشد من تضمین میکنم که اگر شما بنشینید و درباره آن و درباره تمام مزایای غیرملموسی که هر زمان که اثری را خلق کردید از آنها بهره بردید، فکر کنید، مطمئنا در نهایت چیزی برای گفتن دارید که ما آن را به خوبی درک کنیم. و از این بابت خوشحال خواهیم شد چرا که هنر شما حالا معنای بیشتری یافته است. چرا که وقتی کسی مفهموم یک هنر را بفهمد بیشتر به داشتن آن تمایل پیدا میکند.
یک جنبه مهم دیگر از نحوه ارائه اثر خود این است که بتوانید بین هنر خود و سایر هنرها تمایز قائل شوید. اینکه چرا مخاطب باید به هنر شما نسبت به سایر هنرها بیشتر توجه کند. من در مورد رقابت هنری و یا اینکه چه چیزی هنر شما را نسبت به سایر هنرها بهتر و با ارزشتر میسازد، صحبت نمیکنم. بلکه موضوع این است که چرا هنر و اثر هر هنرمندی از دیدگاه و نظر خودش منحصر بفرد و ویژه است؟ پس چه چیزی باعث میشود که هنر شما بیارزش شود؟ چه چیزی آن را با ارزش میکند؟ چه مواد و ویژگیهایی آن را منحصربفرد میکند؟چه موارد اضافی در هنر شما هست که لزوما در آثار سایر کارگاههای هنری وجود ندارد؟ شما باید طوری اثر خود را متمایز کنید که مخاطبان بفهمند که این فقط یک سبک دیگر یا یک اثر انتزاعی یا یک نقاشی پرتره یا منظره و یا مجسمه نیست. ممکن است شبیه آنها باشد اما واقعا همان نیست. بلکه چیزی بیشتر است. و تنها دلیل این کار این است که مخاطبان شما حق انتخاب دارند و شما هم میخواهید بهترین دلایل را به آنها ارائه دهید تا اثر شما را انتخاب کنند.
نمایشگاه هنر ایران: پس وقتی شما در چنین موقعیتی قرار میگیرید، اثر خود را کجا قرار میدهید؟ کلمات خود را چگونه بیان میکنید؟ این وظیفه بعدی شماست. حال بیایید ببینیم اکنون که در عصر اینترنت زندگی میکنیم آیا هیچ راه بهتری وجود ندارد که بتوانیم حرفمان را به بیشترین تعداد افراد ممکن انتقال دهیم(مثلا همه انسانهای روی کره زمین)؟ این راه بهتر، ارتباط آنلاین از طریق اینترنت است و بهترین مکان برای این کار وبسایت شماست. پس بهتر است کمی درباره آن صحبت کنیم.
البته که همه راههای ارتباطی بدون در نظر گرفتن اینکه کی و کجا باشند، ضروری هستند. اما در هر ارتباط و تماسی باید همواره راههای دسترسی به وبسایت شما به عنوان یک گزینه انتخابی در دسترس باشد. وبسایت شما پایگاه شماست. جایی که همه چیز در آن کنترل میشود. جایی که هر گفت و گو و مکالمهای میتواند تا هر زمانی ادامه پیدا کند و مهم نیست کی آغاز شده باشد. جایی که مخاطبین میتوانند بیشتر در مورد شما بدانند و منتخبی از آثار شما را به طور منسجم و یکپارچه و با ارتباطی منطقی همراه توضیحات کافی و روشن در مورد هر کدام مشاهده کنند. هدف از این کار این است که مخاطبین بیشتر در مورد آثار شما فکر کنند و بیشتر در میان آثار شما جستو جو کنند تا بفهمند که آیا میتوانند آنها را به مجموعههای خود بیافزایند یا نه.
محتوا و چیدمان کلی سایت شما بسیار مهم است. وبسایت شما باید جایی باشد که هر کسی بتواند در آن از مجموعهای منظم و جدید از آثار شما بازدید کند و به راحتی به سمت خرید هدایت شود. جایی که بتوانند در آن بیشترین اطلاعات را در مورد آثار کسب کنند و در صورت تمایل به خرید بتوانند به راحتی با شما تماس گرفته و صحبت کنند. این بهترین نتیجه است. پس نحوه ارائه و سازماندهی و نظم دادن به کارها بسیار مهم است.
در این مرحله، کسانی که از سایت شما بازدید میکنند دو سوال عمده دارند.” من کجا هستم؟ و چرا؟”. آنها میخواهند این را در مدت مثلا 30 ثانیه یا یک دقیقهای که در سایت شما هستند بفهمند. امروزه مردم معمولا مدت زمان کوتاهی را صرف حضور در اینترنت میکنند و در همین زمان کوتاه اگر به آنچه که میخواهند نرسند، سریع آن را ترک میکنند.
اما یک دلیل مهم دیگر برای این که باید به این سوالات پاسخ داده شود، وجود دارد. یکی از بزرگترین مزایای اینترنت که هنرمندان باید جزئی از آن باشند این است که افراد مختلف میتوانند به طور اتفاقی و یا شانسی وارد سایت شما شوند و با شما و آثارتان آشنا شوند. ما اینجا فقط درباره افراد هنری یا هنر دوست صحبت نمیکنیم. بلکه هرکسی میتواند باشد. مهم این است که بیشتر افرادی که وارد سایت شما میشوند بتوانند به سرعت دریابند که کجا هستند و به اندازه کافی مجاب شوند که تصمیم بگیرند نگاهی به آثار شما بیاندازند. مهم نیست آنها چه کسانی هستند و چه موقع آنجا بودند. بزرگترین شانس شما از افزایش طرفدارانتان میتواند توسعه کارتان یا دریافت دعوتنامهای برای شرکت در نمایشگاه یا برگزاری نمایشگاه و یا فروش آثار و معروفیت و شناخته شدن و …. باشد.
نمایشگاه هنر ایران: بازدیدکنندهها آمدند. وارد صفحه اصلی سایت شما شدند. حالا چه؟ خب شما باید برای معرفی یکی دو تا تصویر از آثار خود و یا تصویری از خودتان در میان آثارتان را نمایش دهید. در کنار آن باید به زبانی که برای همه قابل درک باشد معارفه خلاصهای از خود داشته باشید. هدف ما فقط یک خوش آمد گویی سریع و آسان به بازدیدکنندگان است. این شکل سریع دسترسی ضروری است. چون هر چه مردم به سرعت بتوانند تشخیص دهند که در صورت نیاز از چه طریقی میتوانند با شما تماس بگیرند پتانسیل برای نتیجه مثبت بیشتر است.
خواهش میکنم از بکار بردن اصطلاحات هنری که فقط 2% مردم آن را میفهمند، خودداری کنید. چرا که به هیچ وجه مفهومی برایشان ندارد. تلاش بیهوده برای تاثیر بر مردم و یا برتر نشان دادن خودمان با اطلاعات هنری که داریم ضروری نیست. وبسایت شما باید دوستانه و قابل دسترس باشد. هدف ما از معرفی ساده و بی آلایش این است که درصد بیشتری از بازدید کنندگان را جذب کنیم.
فکرکردن به کلمات معارفهای مناسب و تصاویر مناسب مثل تیتراژ خوب یک فیلم، مقدمه یک کتاب یا … موثر است. به این کلمات مثل یک تیزر فیلم یا یک چیز فریبنده یا چیزی که به مردم فقط در حدی اطلاعات بدهد که آنها را کنجکاو کند، فکر کنید. کاری کنید که آنها بخواهند بیشتر ببینند. معارفه را خلاصه کنید. هر چه کوتاهتر و مختصر باشد(در حد دو پاراگراف که هر کدام سه یا چهار جمله بیشتر ندارند) بهتر است. چون هدف ما این است که مردم راحت باشند و به آنها سرعت عمل بدهیم تا به سادگی هر چه تمامتر به صفحه گالری و تصاویر بروند.
شما میتوانید در هر قسمتی از سایت، اطلاعات جزئی بیشتری را داشته باشید. مثلا در صفحه “درباره هنرمند” یا “درباره هنر”. اما اطلاعات بیشتر و کاملتر را در جایی قرار دهید که مردم ممکن است بخواهند بعد آشنایی مختصر، کمی بیشتر در سایت به جستجو بپردازند نه در صفحه اول. هرکاری که میخواهید انجام دهید و هرچقدر لازم است توضیحات دهید اما بازدید کننده را در کلمات غرق نکنید. مطالبتان همواره خلاصه و مفید، صحیح و قابل درک باشند. به اندازه به آنها اطلاعات دهید که قادر باشند و بخواهند ادامه دهند و با شما مکالمه کنند، آثار شما را ببینند و بتوانند به طور مشخص چیزی را که در مورد آن صحبت میکنید، ببینند. چرا که آنها نمیتوانند صبر کنند و اگر گفت و گوی کلامی بیش از حد شود، محیط را ترک خواهند کرد. پس همیشه یه یاد داشته باشید که کالای هنری یک کالای بصری است نه کالای کلامی.
دوباره بگوییم که هدف از هر نوشته هنری این است که افراد علاقمند را به اندازهای به هیجان بیاورد که به سمت کلیک بر روی آثار در بخش گالری سایت بروند. این بخش برای این کار است. پس اجازه بدهید کمی در مورد نحوه ارائه هنر خود به جهان و به همه کسانی که احتمالا بعد مطالعه کافی به دیدن آثار شما علاقه نشان خواهند داد، صحبت کنیم. دستورات و راهنماییهایی که در ادامه میآیند هم برای سایت شما و هم برای هر جای دیگری که فرصت و موقعیت ارائه آثارتان را داشته باشید(مثل گالریها، کارگاههای هنری، نمایشگاهها و یا هرجای دیگری) کاربرد دارد. قوانین ارائه همواره ثابت هستند.
یکی از وظایف بسیار مهم شما این است که آثار خود را بجای اینکه تک تک و تصادفی بدون این که قابل تشخیص باشند در سایت خود یا کارگاه و یا گالری و هرجای دیگری نمایش دهید به روشی یکپارچه و منسجم و منظم و در دستههای با معنی و مفهوم ارائه دهید. اگر آثار خود را به صورت نامنظم و گیج کننده ارائه دهید، که متاسفانه بسیاری از هنرمندان همین کار را میکنند، مثل این میماند که شما همه چیز را روی زمین به شکل تپه روی هم بریزید و به مخاطب بگویید بگرد خودت پیدا کن.
من بارها هنرمندانی را که هرگز وقت نمیگذارند تا کارهای خود را طوری معنیدار و با مفهموم نظم دهند و مرتب کنند که برای همه قابل درک باشد، دیدهام. شما آثار خود را کاملا درک میکنید و میفهمید چون خودتان آن را ساختهاید اما مخاطبین نه شما را میشناسند و نه هنر شما را، پس به کمک احتیاج دارند. بنابراین هرجا و هروقت که قرار است آثار خود را به نمایش بگذارید مطمئن شوید که این کار به شیوهای منظم و طبقهبندی شده انجام شود.
چند نکته مهم
نمایشگاه هنر ایران: بهتر است فقط کارهایی را که اخیرا انجام داده اید، به نمایش بگذارید.کارهایی که فعالانه آنها را ساختهاید. لازم نیست همه کاراهایی که انجام دادهاید نشان دهید. به نمایش آثار محدوده زمانی زیادی اختصاص ندهید.کارهایی که انتخاب میکنید مربوط به چند وقت اخیر باشد (مثلادوسال یا سه سال پیش).کارهایی که سبکهای بسیار متفاوتی دارند و یا مواد و ترکیبات به کار رفته در آنها زیاد از هم متفاوتند، نباشد. غوطه ور کردن مخاطب در تنوع زیاد آثار فقط باعث گیج شدن مخاطب شده و در نهایت او را از خرید منصرف میکند، چرا که درکی از آنها نداشته است.
ارائه و سازماندهی هنر شما باید شامل این هم باشد که شما از کی و چگونه شروع به انجام این کار کردهاید. اینکه با تعیین هدف و مسیر و با برنامه بوده و یا به طور تصادفی و خورد خورد انجام دادهاید. یا اینکه هروقت احساس خوبی داشتید کار میکردید یا با هر احساسی میتوانستید کار کنید؟ تصور کنید که یک نویسنده یا یک آهنگساز بودید. به طور مثال یک نویسنده وقتی یک فصل از کتابش را مینویسد نمیگوید این کتاب من است. یا یک آهنگ ساز یک سری قطعه نمینویسد و آن را سمفونی بنامد. هم نویسنده و هم آهنگساز اول کار خود را کامل میکنند و بعد آن را کتاب یا سمفونی مینامند. خط مشی شما هم در کار باید همانطور کامل و با حوصله، چند بخشی و خلاقانه باشد. هر بخشی از کار نقطه آغاز و پایان مشخصی داشته باشد. همچنین خلق اثر شما باید هدف مشخص و پیام مشخص و یک دلیل مشخص برای آفرینش داشته باشد.
اگر شما به یک گالری از آثار اخیر هنرمندان بروید، در اکثر موارد اینطور به نظر میرسد که ما یک محصول را در شکلها و رنگها و اندازههای مختلف داریم که اینجا کنار هم قرار گرفتهاند. بنابراین آنها دارند به شما کمک میکنند. شما بندرت گالری را میبینید که آثار خود را به طور تصادفی و بیربط و درهم برهم به نمایش بگذارد. بلکه هر چیزی در آن همیشه در یک هارمونی و هماهنگی است.
وقتی یک گالری یا یک هنرمندی یک نمایشگاه یکپارچه و هماهنگ از آثار خود ارائه میدهد، کسانی که ممکن است از آنها خرید کنند در واقع مثل این است که کل مجموعه را خریدهاند. این همان دلیلی است که همه گالریها و نمایشگاهها این روش را پیش میگیرند. هنرهایی که به صورت گروهها و دستههای با معنی تولید میشوند و به نمایش گذاشته میشوند فقط از نظر بصری راضی کننده نیستند بلکه درک آنها، فهمیدنشان و درگیر شدن با آنها و در نهایت خریدن آنها نیز ساده است.
یک گروه منسجم و یکپارچه از آثار هنری به هم مرتبط، در کل بسیار با ارزشتر از مجموع تک تک آنهاست. همیشه این مجموعهها نسبت به آثاری که به طور تکی و یا نامنظم ارائه میشوند، قدرت تاثیر گذاری بیشتری دارند. چنین مجموعههایی از آثار به مخاطب اجازه میدهد که راحتتر و سریعتر آنها را بفهمد و تجربه با ارزشتری داشته باشد. شما به عنوان یک هنرمند باید به این موارد توجه کنید. چراکه فقط از این طریق است که میتوانید نقطه نظرات و اهداف خود را هر چه که باشد به مخاطب خود انتقال دهید.
نمایشگاه هنر ایران: بعضی از هنرمندان تصور میکنند که اگر طیف وسیعی از آثار را با تنوع زیاد خلق کنند میتوانند مطمئن باشند که برای هر سلیقهای چیزی دارند. اما در واقع نتیجه معکوس است و هیچ کسی چیزی پیدا نمیکند. زیرا کسی نمیتواند بفهمد که او چه کاری کرده است. برخی هنرمندان هم میگویند که این کار احمقانهای است که یک نوع کار را بارها انجام دهند. اما این هم راهش نیست. کار کردن به شکل گروهها و دستههای هدفمند، با برنامه و مسیر مشخص درست مثل نگاه کردن چیزی زیر میکروسکوپ است. هر چه شما از نزدیک نگاه کنید بیشتر میبینید و عمیقتر درگیر میشوید و بیشتر متوجه میشوید که چه روشهای مختلفی برای کار بر روی یک موضوع وجود دارد. شما با تمرکز واقعی روی موضوعات خاص یا سبکها یا مفاهیم مختلف، هرچه بیشتر در تشخیص و تمایز قطعات هنری مهارت مییابید. شما در توجه به جزئیات دقیق، تکنیکها، افکتها، مفاهیم و احساسات و به طور کلی در زمینه کاری خود یک متخصص میشوید.
چرا شما اگر به کارها و آثار هر هنرمند مشهوری بنگرید، نمیتوانید خللی در کار آنها وارد کنید؟ بدلیل اینکه آنها میدانند که کجا میروند. در کاری که انجام میدهند ثابت قدم هستند و مسیر و هدف مشخصی دارند و هرگز از مسیر خود زیاد منحرف نمیشوند. شما هم باید دقیقا به این روش عمل کنید.
بسیار خب. به پایان مطلب رسیدیم. اجازه بدهید درباره هدف بزرگتری صحبت کنیم. فراتر از هنرمند بودن و باقی ماندن در این عرصه، این است که بتوانید از استعدادهای خلاقانه ویژه خود به نحو احسن برای کامیابیها و موفقیتهای بزرگتر استفاده کنید. هنرمندان استعدادها و تواناییهای منحصر بفردی را در بیان و برانگیختن احساسات و کشف موضوعات حساس و انتقال آنها از طریق هنرشان، دارند.
شما از طریق هنرتان نه تنها میتوانید محیط پیرامون خود و زندگی مردم را ارتقا دهید بلکه میتوانید مردم را به هم نزدیکتر کنید و آنها را به ایجاد ارتباط با هم تشویق کنید. هنر شما میتواند بین افرادی که با هم ارتباط برقرار میکنند و تجربههای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند مثل پلی مسیر را هموار کند. مطمئن باشید که هنر شما معرف شماست و نشان میدهد که شما چه کسی هستید و گواه وجود شما است. اما در عین حال، هنر در رابطهها و ترویج برخی احساسات مشترک و درک و فهم بین همه ما نقش دارد.
فکر کنید که هنر شما آغاز کننده یک ارتباط و مکالمه باشد. در واقع مانند وسیله ایست برای رسیدن به مردم و تاثیرگذاری بر زندگی آنها. هنر شما منعکس کننده نقطه نظرات شماست. هنر شما به مردم کمک میکند تا همه چیز را جوری متفاوت ببینند. هنر محدودیتها را از سر راه بر میدارد. مردم را به هم نزدیک میکند. باعث میشود مردم راحتتر با هم ارتباط برقرار کنند. هنر حتی در برخی مواقع باعث میشود که ما با قدرت بیشتری با مشکلات و موضوعات حساس، روبرو شویم. اینها همان دلایلی است که باعث باقی ماندن یک هنرمند میشوند. ایجاد تنوع و همکاری که به نفع همه مردم باشد.
هنرمند موفق کسی نیست که فقط بتواند خود را معرفی کند و آثار خود را بفروشد و شناخته شود. بلکه یک هنرمند باید هدفش را بشناسد، شغلش را بشناسد، خودش و هنرش را قاطعانه معرفی کند و بگوید کیست و جایگاه هنرش چیست. داشتن یک دلیل محکم و قانع کننده برای این که چرا شما در این عرصه هستید هنرتان را باارزش میکند. هنرمند باید همواره به روشهای خلاقانه با کمال میل به تجربه سبکها و محتواها و تکنیکهای جدید بپردازد تا بتواند در کارش پیشرفت کند و به مردم نزدیکتر شود. به این صورت هنرمند نه تنها در این عرصه باقی میماند بلکه پیشرفت کرده و موفق میشود و میتواند از طریق هنر و آثار خود بر دیگران تاثیر بگذارد که این امر نه تنها باعث فروش آثارش میشود بلکه موهبتی را به جهان هدیه میدهد.