نمایشگاه هنر ایران: کلیات فرش چیست؟
فرش و فرشبافی از آن دسته هنرهایی است که بی تردید رواج و گستره آن در زندگی روزمره همه مردم در زمان های مختلف بسیار دیده میشود. فرش خواه قالی باشد و خواه گلیم و زیلو و… دست رنج گروه بزرگی از مردمان زحمتکش و باذوق است. بیشتر مردم جهان به شکلی با انواع فرشها آشنایی داشته و در زندگی روزمره خویش از آن بهره مند میشوند. بافت لانه این پرنده شباهت زیادی به قالی های مشرق زمین دارد. چرخ ریسک ها به همان شیوه که قالی بافان نخهای کوتاه پشم را به رشته های محکم تر گره میزنند، رشته های کوتاه گیاهی را مخصوصاً دانه های کرکدار بید و یا تبریزی را در کلافی که ساخته اند، میبافند تا آنها را کلفت تر و با دوام تر کند. ساختن چنین آشیانه ای سه تا چهار هفته طول میکشد. پیشینیان ما ایرانیان با فرهنگ و دانش گرانمایه ای که داشتند همواره سعی در تولید بهتر و بیشتر داشته و منابع خدادادی میهن عزیزمان را با درایت و فهم بالا به گونه ای مدیریت کردند که آثار پر برکتشان تا نسلها ادامه یافته است. از جمله این کارها ساخت قنات در مناطق مختلف و کم آب برای حفظ و هدایت صحیح آبهای زیرزمینی و چشمه ها و استفاده بهینه از آن را میتوان نام برد. همچنین برای بافت فرش با به کارگیری الیاف طبیعی گیاهی (پنبه ای) و حیوانی (پشم و ابریشم) و رنگهای طبیعی گیاهی، حیوانی و معدنی (که سازگاری خوبی با بدن انسان دارد،) هوشمندانه از آسیب رسانی به محیط زیست جلوگیری کرده اند. یکی از انواع دست بافته ای عشایر سیاه چادر است که از موی بز سیاه و توسط زنان عشایر بافته میشود.
روش تولید سیاه چادر بدین صورت است که ابتدا تارهای چله را در روی زمین و در فضای باز دراز کرده و شروع به بافت می نمایند. تکنیک بافت سیاه چادر از نوع ساده ترین و ابتدایی ترین دستبافته ها میباشد، ولی به خاطر استفاده از موی بز به عنوان مواد اولیه، بالاترین کارآیی و کاربرد برای چادر عشایر را دارد. سیاه چادر در ابتدا به طول حدود 10متر و عرض نیم متر بافته میشود و از به هم دوختن تعدادی از آن، سیاه چادر یا سقف چادر عشایر تهیه میگردد. عشایر در ییلاق و قشلاق مکانهای معینی برای اقامت دارند که معمولاً در زیر این سیاه چادرها زندگی و استراحت میکنند. در یک کار گروهی زیبا و تقسیم فعالیتها در عشایر، عموماً مردان در بریدن موی بز و همچنین تهیه ابزار و فراهم نمودن کارگاه و همچنین دوختن قسمتهای مختلف سیاه چادر به هم کمک میکنند. کار شستن، پاک کردن، حلاجی کردن موها و تاباندن نخها به طوری که به حالت نخ درآیند و تمامی مراحل بافتن سیاه چادر برعهده زنان است. دختران کوچک نیز مادران خود را در کار بافتن یاری میدهند و این فرصتی برای یادگیری و آموختن فنون دوختن سیاه چادر توسط مادران است. از جمله ویژگی های سیاه چادر میتوان به خواص فیزیولوژیکی موی بز اشاره کرد که برخلاف بقیه مواد در گرما منقبض و در سرما منبسط میشود. این ویژگی به کاربرد ممتاز آن در سیاه چادر کمک کرده تا در تابستان و گرمای روز منافذ سیاه چادر باز شده و هوا در داخل چادر جریان پیدا کرده و خنک شود. در شبها و پاییز نیز منافذ آن بسته شده تا از ورود سرما و باران جلوگیری شود و حرارت داخل سیاه چادر حفظ شود. هنگام تابستان و در روزهای آفتابی، استراحت کردن در زیر این سیاه چادرها لذت بخش است.
فرش ( تعریف ، هدف ، شکل ظاهری ، فناوری )
فرشبافی از جمله هنرهای اصیل و ارزشمندی است که سابقه ای طولانی در ایران دارد. این هنر اصیل با فرهنگ کهنسال این مرز و بوم پیوندی ناگسستنی داشته و در گذر قرنها یکی از دستاوردهای مهم ایرانیان محسوب شده و در حال حاضر جزئی از زندگی و فرهنگ جامعه ایران اسلامی به شمار می آید. بدون تردید فرش علاوه بر ابعاد اقتصادی آن مظهری از هنر ملی و میراث فرهنگی کشور ایران است و حفظ و حراست و بسط و گسترش آن یک وظیفه ملی برای تمامی جامعه ایرانی است. مانند انواع آثار تاریخی، طرحها و نقشه های فرش اصیل ایرانی نمایانگر ابعاد فرهنگی این صنعت و بیانکننده نو آوری، خلاقیت و اوج شکوفایی هنر روستاییان و طبقات محروم است که با کمترین امکانات در طی قرنها به آفرینش جلوه های شگفت انگیز آن پرداخته اند. جهانیان فرش را با نام ایران میشناسند. به گواهی تاریخ، ایرانیان از جمله مردمانی هستند که از گذشته دور همواره حضور فرش را در زندگی شان حفظ کرده اند. چرا که همیشه فرش تلاقی تاریخ، اقتصاد، هنر و فرهنگ ایران بوده است. تردیدی وجود ندارد که زنده ترین و اصیل ترین نماینده هنر ایرانی که شهرت آن در سرتاسر جهان فراگیر شده، فرش است و بسیاری از مردم جهان خواهان داشتن حداقل یک تخته فرش ایرانی هستند تا به داشتن آن افتخار کنند. دلیل این تب و تاب جهانی برای فرش ایران تنها جنبه فیزیکی و جسمی آن نیست. طرح و نقش آن که با استقبال فراوان روبه رو شده است، دارای مفاهیمی است که ریشه در فرهنگ و تاریخ پدیدآورندگان فرش ایران دارد. همان چیزی که از آن به عنوان«میراث فرهنگی معنوی» یاد میکنیم. در کشور ما، هیچ کالایی از نظر ارزش افزوده مشابه فرش نیست. زیرا از یک سو، مواد اولیه فرش در ایران تهیه میشود و از سوی دیگر، فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی دارای ارزش مادی بسیار زیادی است. به همین دلیل در حال حاضر، بسیاری از مراکز خصوصی و دولتی به دنبال فارغ التحصیلان این رشته میگردند که در زمینه طرح، رنگ و بافت، مهارت و خلاقیت داشته و باعث افزایش ارزش فرش شوند.
تعریف فرش
واژه فرش برای قالی گره بافته و انواع گلیم و جاجیم به شکل و اندازه ای که برای گستردن و مفروش کردن زمین، اطاق، خیمه، سکو و مانند آنها و یا آویختن از درگاه به جای پرده مانند بعضی انواع گبه و جاجیم به کار میرود. همچنین تعریف دیگری نیز برای این واژه ارائه شده است که فرش، کلمه ای است عام و به آنچه که بر زمین گسترده شود گفته میشود. در بین عامه مردم فرش به زیراندازی گفته میشود که با مواد اولیه طبیعی یا مصنوعی به صورت دستی یا ماشینی بافته شود. اگرچه گلیم، پلاس، نمد، جاجیم و امثال آن نیز فرش به شمار میرود اما به شکل خاص برای قالی دستباف یا ماشینی نیز به کار میرود که ویژگی مهم آن پرز داشتن است.
عوامل مؤثر و تشکیل دهنده فرش
همه آثار هنری در فرآیند تولیدشان بر دو قابلیت تفکر و تجربه تأکید دارند. نوآوری، حفظ سنتها و مهارت های استادانه از این دو قابلیت برخاسته و سبب تکمیل و تداوم آن میگردد. برای شناخت ماهیت و مفهوم صنایع دستی که زیرمجموعه انواع هنرهاست ـ و خود نیز محصولات گوناگونی از جمله فرش را شامل میشودـ ، توجه به سه عامل تشکیل دهنده آن، یعنی هدف، شکل ظاهری و فناوری یا تکنولوژی ضروری است. هماهنگی بین این سه عامل نیز بر کیفیت مادی و معنوی و میزان ارزش افزودۀ صنایع دستی اثرگذار است. در برخی از آثار صنایع دستی گاهی یکی از این عوامل قویتر دیده میشود. هرگاه هنرمند این سه عامل را به طور متعادل در نظر بگیرد، اثر نهایی به کمال و کیفیت مطلوب خود نزدیکتر میشود.
هدف
اولین هدف تشکیل دهنده صنایع دستی آن است که خود بر نیازهای معنوی و مادی استوار شده است. نیازهای معنوی نیز برخاسته از باورها، آداب و رسوم و ارتباطات قومی و فرهنگی است. نیازهای مادی نیز از شرایط زیستی و معیشت انسانها تأثیر میگیرد. تغذیه، سکونت و پوشاک شرایط زیستی را دچار دگرگونی میکند. سرآغاز نیازهای معیشتی و اقتصادی نیز، فردی، قومی و ملی است که هر یک از این ها به شکلی در هدف آثار صنایع دستی و از جمله فرش نمایان شده است.
شکل ظاهری
بعد دیگر یک محصول صنایع دستی شکل ظاهری آن است که گذشته از زیبایی، باعث متمایزشدن آن از صنایع دستی سایر مناطق و سرزمینها میشود. شکل ظاهری هر اثر دارای سه بخش زمینه، متن و آرایه است. زمینه یا صاف است و یا به شکل حجمی است که ابعاد و اندازه های رایج و مرسوم را به تناسب کاربردشان در هر قومی میتوان یافت. متن هر اثر دستی نیز شامل طرح، نقش مایه و رنگهای اصیل اقوام مختلف است که ریشه در هویت فرهنگی، دینی و ملی داشته و الهام گرفته از طبیعت پیرامون و تجربه های بازمانده از گذشتگان است. طرح کلی یک اثر ممکن است یک هندسه پنهان داشته باشد و یا هندسه طرح کاملا آشکار و قابل دیدن بوده و یا تلفیقی باشد. نقش هایی را که هنرمندان با الهام از طبیعت و یا ترکیبی از خیال و طبیعت بر روی آثار جلوه گر میسازند به شکل شکسته، گردان و یا تلفیقی طراحی و ساخته و پرداخته میکنند. بخش دیگر ، شکل ظاهری آرایه است. تزییناتی که از مواد دیگر بر روی متن اصلی یا بر روی حاشیه و خارج از متن اصلی هر محصول اضافه میشود را آرایه مینامند. بر همین اساس آرایه ها به دو گونه درون متنی و فرامتنی تقسیم میشوند.
فناوری
سومین عامل تشکیل دهنده صنایع دستی فناوری است. فناوری یا روش تولید که بنیان اصلی شکل گیری یک اثر صنایع دستی است با بهره گیری از دانش و تجربه پیشینیان و گاه به مدد تجربیات و اطلاعات جدید، تولیدات متنوعی را پدید می آورد. نوع مواد و مصالح در انتخاب فناوری برای تولید تأثیر فراوانی دارد. هنرمند ابتدا از آنچه در طبیعت پیرامون وجود دارد، همچون مواد گیاهی (چوب، پنبه، رناس و،)… مواد جانوری (پشم، پوست، استخوان، ابریشم و)… و مواد معدنی (سیلیس، آهن، مس، لاجورد و)… استفاده میکند. گاهی نیز به دلیل کمیاب بودن یا گرانی آنها از مواد مصنوعی جایگزین بهره می جوید. عوامل تولید که زیر مجموعه فناوری به شمار میروند رابطه مستقیمی با انواع سرمایه های مادی و معنوی دارند. اهمیت سرمایه معنوی در ایجاد شرایط مناسب فضای کار، روحیه مثبت و انگیزه تولید است. سرمایه مادی نیز در تامین مواد اولیه، مراحل تولید و میزان آن آشکار میشود. گونه های مختلف صنایع دستی، ابزارها، دستگاه ها و تجهیزات خاصی میطلبد که این نیز نقش تعیین کننده ای در میزان تولید (تک سازی یا انبوه سازی) و محل تولید (خانگی یا کارگاهی) دارد. فرایند تولید برخی از آثار صنایع دستی تنها بر مهارت نیروی انسانی تکیه دارد در حالی که تولید برخی دیگر نیازمند به کارگیری ماشین آلات خاص است.
انواع فرش
فرشها انواع گوناگون و فراوان دارند. تنوع فرشها در نقش و رنگ، ابعاد و انداره، شکل کلی، روش بافت و جنس الیاف مشاهده میشود. پژوهشگران و متخصصان برای دسته بندی کردن تنوع بسیار فرشها، طبقه بندی های مختلفی را ارائه کرده اند. یکی از آنها طبقه بندی فرشها بر اساس نوع تجهیزات اصلی بافت آنهاست. هنرمندان خلاق ایرانی در هر گوشه این سرزمین به بافت فرش با روشهای متفاوتی مشغولند. یکی دیگر از دسته بندی های فرشها، تقسیم بندی دستبافته ها براساس فنون و روش بافت آنهاست.
گلیم: دستبافته ای داری است که تار و پود در آن به صورتهای مختلف با یکدیگر درگیر و بافته میشوند. نقشها در انواع گلیم به وسیله پودها نمایان میشودکه به آن پود نما گفته میشود. جنس تار و پود در انواع گلیم میتواند از جنس پنبه ای پشمی ابریشمی و مویی (موی بز) باشد. گلیم ها بر اساس روشهای متفاوت درگیری تار و پود در انواع مختلف بافته میشوند. گلیم گل برجسته، سوزنی و… از انواع گلیم ها به شمار میرود. برای مثال در گلیم گل برجسته تار و پود زمینه آن به صورتهای مختلفی با یکدیگر درگیر و بافته میشوند و نقشها و گلها با گره زدن رشته های پشمی یا ابریشمی رنگی بر چله ها و عبوردادن رشته های پود از لابه لای آنها شکل میگیرد. در نهایت گلها برجسته و زمینه گلیم بافته میشود. گلیم ها بیشتر در روستاها و عشایر و کمتر در شهرها تولید میشوند. گلیم بافی بیشتر در مناطق فارس، کردستان، ترکمن صحرا ، مازندران، اردبیل، سمنان، لرستان، سیستان و بلوچستان، چهار محال بختیاری و… رواج دارد. طرح و نقش بیشتر گلیم ها ذهنی است و به همین دلیل از تنوع بسیار بالایی برخوردار است. گلیم ها برای زیرانداز، جانماز، رختخواب پیچ، پشتی روزینی و جل اسب به کار میروند. روشهای بافت گلیم در مناطق مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. برخی از انواع نقوش رایج در گلیم بافی عبارت اند از: سرمه دان، لاکپشت، سماوری، ششپر، جناقی، ستاره. خرچنگی، قابی و… به طور کلی طرح و نقش انسانی، جانوری، گیاهی و اشیا در گلیم ها مشاهده میشود.
جاجیم: دستبافته ای دستگاهی است که تار و پود آن به صورتهای مختلفی با یکدیگر درگیر و بافته میشوند. نقشه ها در انواع جاجیم به وسیله تارها نمایان میشود و اصطلاحاً به آن «تار نما» گفته میشود. نقش در جاجیم شیرکی پیچ با پیچاندن پودهای رنگی ایجاد میشود. جنس تار و پود در جاجیم مانند گلیم است. این دستبافته بیشتر در استان آذربایجان تولید میشود و کاربردهای گوناگونی مانند زیرانداز، رختخواب پیچ، سجاده، رویه کرسی، پشتی و… دارد. نقشها چهارگل، خشتی، پنجه ای، گل آفتابگردان و… حاشیه های آن با مثلث های دندانه دار پر میشود. همچنین در استان اردبیل و بیشتر روستاها و عشایر آن به بافت این محصول مشغول هستند. نقش های رایج در جاجیم های این منطقه شامل نقش جانوری، انسانی و اشیا مانند سیرگا (گوشواره) قرقره، بادامی و… میشود. بالاترین حجم تولید جاجیم مربوط به عشایر اردبیل، خلخال، مشکین شهر، نمین و… میباشد. جاجیم این منطقه از نظر طرح و نقش به دو دسته ساده و نقشدار تقسیم میشوند. جاجیم های ساده به شکل راه راه رنگی است و در نوع دوم نقش های نامبرده شده در آنها مشاهده میشود. اندازه عرض جاجیم با توجه به عرض دستگاه متغیر است که به صورت تخته ای در اندازه های مختلف بافته و در کنار هم دوخته میشوند و طول آن به دلخواه بافنده متفاوت است.
زیلو: دستبافته ای دستگاهی است که تار و پود آن به صورت ساده با یکدیگر درگیر و بافته میشود. نقشها در زیلو به وسیله پودها نمایان میشود. جنس نخ های تار و پود در زیلو تنها از پنبه میباشد. همچنین دستگاه زیلوبافی به صورت عمودی مانند دار نصب میشود و مانند دستگاه های پارچه بافی دارای چند ورد است. زیلو یکی از قدیمی ترین محصولات دستبافته است که از دیرباز در شهرستان میبد واقع در 50کیلومتری یزد بافته میشده است. این محصول در مناطق گرمسیر و خشک کاربرد فراوانی دارد. قدیمی ترین زیلوی یافت شده در ایران هم اکنون در مسجد جامع میبد قرار داشته که قدمتی حدود ششصدساله دارد. زیلوها در نقش و بافت شباهت بسیاری به حصیر دارند. مراکز بافت این محصول در شهر میبد استان یزد قرار دارد. اندازههای رایج آن 3در 4و 2در 3متری است. اما متناسب با سفارش مشتری این اندازه ها تغییر میکند به گونه ای که در مساجد اندازه های بیست متری و صد و هشتاد متری نیز مشاهده شده است. بیشترین کاربرد زیلو پوشش کف مکان های مذهبی و متبرک است. زیلو بر خلاف بسیاری از فرشهای دیگر فاقد تنوع رنگی است. زیلوهای خانگی به طور معمول نسبت به زیلوهای مساجد از تنوع رنگی بیشتری برخوردار هستند. هر زیلو معمولاً دارای دو رنگ است مانند: سبز و نارنجی، آبی و سفید، قهوه ای و سفید، زرشکی و سفید، گلی و آبی. رنگهایی که در زیلو استفاده میشوند، منشا گیاهی دارند و ثبات رنگی در مقابل نور خورشید و شست وشوی خوبی دارند. زیلوهای به رنگ آبی و سفید ویژه اماکن متبرکه است زیرا سادگی و آرامش رنگ آبی با آن فضا هماهنگ و متناسب است. بسیاری از نقوش زیلو الهام گرفته از نقش های آجرکاری و کاشی کاری مساجد است. نقشها به طور کلی در دو بخش حاشیه و متن زیلو قرار دارند. نقش حاشیه ثابت و یکنواخت بوده و نقش متن با توجه به کاربرد، ذوق بافنده و مکان مورد استفاده تغییر میکند. بیشتر نقش های زیلو ریشه در فرهنگ ایران باستان دارد که بعدها با فرهنگ اسلامی نیز آمیخته شد مانند نقش سرو، کلید، گره، هشت پر و… .
قالی: دستبافته ای داری است که با گره زدن رشته ای پشمی یا ابریشمی رنگی بر چله ها یا تارها و عبور دادن رشته های پود از لابه لای آنها شکل میگیرد. جنس چله ها یا تارها از پشم، پنبه، ابریشم و یا مو میباشد. قالی ها دارای ابعاد و اندازه های مشخص و استانداردی هستند. رایج ترین اندازه های قالی پادری، قالیچه، شش، نه و دوازده متری است که کاربرد فراوانی در منازل دارد. نقشها در قالی به وسیله گره ها (پرزها) نمایان میشود و بیشتر از روی نقشه از پیش طراحی شده اجرا میشوند. ارتفاع پرزها حداکثر 2سانتیمتر بوده و در هر ردیف بافت یک یا دو پود به کار میرود. جنس پودها از پشم، پنبه، ابریشم و به ندرت موی بز هستند. قالی از نظر جنس مواد به کار رفته در آن به پنج گروه؛ پشمی، تمام ابریشم، گل ابریشم و کف ابریشم و سوف تقسیم میشوند. قالیهای درشتباف و پرزبلند را گبه مینامند. گبه دارای ابعاد و اندازۀ مشخص و استانداردی نیست و نقش های آن ذهنی باف است. ارتفاع پرزها در گبه حداقل 3سانتیمتر تا 5سانتیمتر میباشد. در هر ردیف بافت دو تا هشت پود به کار میرود. قالیهای ریزباف به قالیهای نفیس و شهری شهرت دارند. مناطق مختلف ایران روشهای بافت متفاوتی را در قالی به کار میبرند. یکی دیگر از انواع قالی سوف است که دستبافته ای داری مانند قالی است با این تفاوت که زمینه آن پود نازک و کلفت عبور داده میشود و نقشرها و گلها پرزدار هستند. جنس پودها از پنبه، ابریشم، پشم و یا گلابتون میباشد.
حصیر: این دستبافته تنها با دست و ابزار سادهای مانند چاقو و قیچی و با زیر و رو کردن، بافتن و پیچاندن رشته های سلولزی (گیاهی) در شکلهای مختلف (سطح و حجم) به صورت ساده و نقشدار تولید میشود. حصیرها انواع مختلفی دارند و کاربردهای گوناگونی نیز با توجه به شرایط اقلیمی مناطق مختلف ایران برای آنها وجود دارد. ساخت ظروف (سبد، زنبیل و)… کلاه، فرش، سفره، پرده و…از جمله محصولاتی هستند که با حصیربافی تهیه و تولید میشوند. این محصولات در مناطق شمالی و جنوبی کشور به دلیل در دسترس بودن مواد اولیه و تناسب آن با شرایط آب و هوایی، رواج بیشتری دارد. ارزان بودن مواد اولیه و فراوانی آن از ویژگی های مهم تولید این آثار است. برگ درختانی مانند نخل، برگ و ساقه انواع نی، ترکه و شاخههای نازک درختانی مانند بید، ساقه گندم، برنج و امثال آن، نخ و انواع رنگزاها، مواد و مصالح این دستبافته به شمار میرود.
نمد: با تنیدن و در هم پیچاندن نامنظم الیاف حلاجی شده پشمی در رنگهای گوناگون به کمک دست و پا محصولی متراکم و یکپارچه به نام نمد تولید میشود. این محصول چون از الیافی که هنوز تابیده نشده تا تبدیل به نخ شوند تولید میشود دارای تار و پود نیست بلکه پشم حلاجی شده با مالش و فشار دست در هم فشرده شده و یکدست میشود. گاهی پشم های حلاجی شده رنگی را روی پشمهای خود رنگ با طرح و نقش خاصی قرار میدهند که پس از فشردن آنها و در پایان کار نمدهای رنگی و نقشدار تولید میکنند.
جغرافیای فرش
شما در کدام شهر، روستا یا ده زندگی میکنید؟ در محدوده زندگی خود چند نوع فرش را میشناسید که در مناطق دیگر نیز از آن استفاده میکنند؟ اگر بخواهید بر روی نقشه ایران مناطقی را که در آنها انواع فرش بافته میشود را مشخص کنید چه نقاطی را علامتگذاری میکنید؟ این نقاط چند درصد کشور را تشکیل میدهند؟ کشور عزیزمان ایران پیشینه دیرینی در بافت انواع فرش در مناطق مختلف خود را داراست. به طور کلی فرشهای ایرانی در سه سبک عشایری، روستایی و شهری تهیه و تولید میشوند. در واقع هر نقطه از این سرزمین پهناور دستی در بافت فرشهای رنگارنگ دارد. هرکدام از فرشهای بافته شده در این سبکها ویژگی خاص خود را داشته و چه بسا فرشهای عشایری و روستایی انگیزه و جاذبه بیشتری را برای مطالعه پژوهشگران و شرق شناسان ایجاد میکنند. برجسته ترین و مهمترین مناطقی که در آنها از دیرباز تاکنون فرش بافته میشود عبارت اند از؛ آذربایجان، اصفهان، کرمان، خراسان و لرستان. هر یک از این مناطق دارای مراکزی هستند که تولیدات فرش در آنها از نظر کیفیت، نقش و رنگ، مواد اولیه و… شهرت دارند. به نام این مراکز به تفکیک استانها در زیر اشاره شده است:
استان آذربایجان شرقی (تبریز، هریس، بخشایش و،)… استان آذربایجان غربی (ارومیه. مهاباد. آذرشهر و،)… استان کرمان (افشار، سیرجان، شهر بابک، جیرفت و،)… استان خراسان رضوی (مشهد، سبزوار، نیشابور و،)… استان خراسان شمالی (بجنورد، قوچان، شیروان و،).. استان خراسان جنوبی (بیرجند، مود، تربت حیدریه، تربت جام و،)… استان اصفهان (اصفهان، نایین، کاشان، شهررضا و،)… استان مرکزی (اراک. ساروق، ساوه، فراهان و،)… استان کردستان (سنندج، بیجار، قروه و،)… استان همدان (همدان، حسین آباد، ملایر، نهاوند و،)… استان چهار محال و بختیاری (چالشتر، سامان، شهرکرد و،)… استان اردبیل (اردبیل، دشت مغان، مشکین شهر و،)… استان کرمانشاه (کرمانشاه، سنقر کلیایی و،)… استان لرستان (خرم آباد، درود و،)… استان ایلام (ایلام، گیلان غرب و).. استان گلستان (گنبد. اق قلا و،)…. استان فارس (ایل قشقایی. نیریز و،)… استان یزد (یزد. دهج و،)…. استان سیستان و بلوچستان (عشایر منطقه. زابل و،)… استان تهران (تهران. ورامین و،)…. استان قم (قم. حاجی اباد و،).. استان سمنان (سمنان. شهمیرزاد (مهدی شهر.) سنگسر و،)…. استان قزوین (روستای اطراف قزوین،) استان زنجان (زنجان و روستای اطراف آن.)
در استانهای دیگرکه نام آنها در بالا ذکر نشده است نیز فرشهای متنوعی تولید میشود. اما از آنجایی در آن مناطق این تولیدات ویژگی خاص منطقه را ندارند شهرت چندانی در فرشهای آنجا وجود ندارد. برخی نیز عشایر کوچ رو و نیمه کوچ رو که مربوط به جای دیگر هستند در آن مناطق به تولید فرش میپردازند.
اقتصاد فرش
توسعه اقتصادی در کشورهای مختلف برحسب تغییرات درآمد ملی و عناصر تشکیل دهنده آن مورد اندازه گیری و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. فرشهای دستباف دارای امتیازات و ویژگی های منحصر به فردی از جمله تنوع در بافت، طرح، نقشه و رنگ بندی است که در مناطق مختلف جغرافیایی به انواع مختلف و دلپسند بافته میشوند. قالی های هنری و تابلو فرشها نیز که دارای ارزآوری بالایی هستند در اکثر مناطق روستایی و شهری ایران بافته میشوند و در بازارهای جهانی مشتری و خریدار دارند. بنابراین وجود تعداد بافندگان قالی ماهر و طراحان چیره دست در این زمینه جزء خصوصیات بارز هنر ـ صنعت فرش ایران به شمار می آید. با قاطعیت هرچه تمام تر میتوان ادعا کرد ارزآوری قالی و فرشهای دستباف ایران، یک پتانسیل اقتصادی محسوب میشود. فرش ایران این توانایی و قابلیت را دارد که به بیش از یک صد کشور جهان همچون آلمان، ایتالیا، کانادا، ژاپن، ترکیه، اسپانیا، لبنان، انگلستان، چین، عربستان، سوریه، اردن، آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میشود و استقبال بسیار خوبی از آن به عمل آمده است. عمده ترین سهم تجارت فرش در جهان به دست تجار و بافندگان ایران بوده و بیشتر این تجار و فعالان عرصه فرش این هنر ـ صنعت را از نیاکان خود به ارث برده اند. نوع بافت، گره، استفاده از رنگهای گیاهی، ابتکار در تولید و بافت، وجود طرح ها و نقشه های متنوع و اصیل باعث شده تا در ایران چند میلیون نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم از این هنر ـ صنعت، کسب درآمد کنند و تقریباً 30درصد از سهم صادرات فرش دنیا (براساس آمار مرکز ملی فرش ایران) را به عهده دارند. این امر نشان از علاقه بالای مردم کشورمان به هنر ـ صنعت فرش دارد و در امر اشتغال زایی نقش به سزایی دارد. به دلیل اینکه فرش هویت، تاریخ و تمدن و یک کالای فرهنگی است. 5قاره جهان، ایران را به نام «پرشین کارپت»* میشناسند و در این راستا اخیراً با پیگیری های مرکز ملی فرش ایران و استان های آذربایجان شرقی؛ غربی و اصفهان پنج نشان جغرافیایی قالی ایران شامل تبریز؛ هریس؛ خوی؛ قم و اصفهان در سازمان بینالمللی مالکیت معنوی وایپو (wipo) به ثبت جهانی رسید.
بازار داخلی و خارجی فرش ایران: در عصر صفوی صادرات قالی از ایران به بازارهای اروپایی به دلیل توجه اروپاییان به فرش ایرانی به عنوان یک کالای تجاری شروع شد و در دوره های بعدی مثل قاجار رونق بیشتری یافت. قالیهای بافت ایران در این دوره مورد توجه و استقبال اروپاییان بوده است، تا آنجا که بعضی از خواص اروپا از جمله شاهزادگان لهستانی عواملی را در ایران برای سفارش بافت با طرح و نقش مورد نظر خود مأمور میکردند. اما آماری از میزان صادرات قالی ایران در عصر صفوی و دوره های بعد از آن تا اواسط نیمه اول قرن بیستم میلادی در دست نیست. فرش ایران در ابتدا به منظور تأمین مصارف داخلی تولید میشده و بعدها جنبه صادراتی هم پیدا کرده است. مصرف داخلی فرش دستباف در ایران بیش از سایر کشورهای تولید کننده این کالا است. زیرا اکثر مردم ایران بنا به عرف و عادت قدیمی مایلند در منزل خود فرش دستباف داشته باشند و از آن برای پوشش کف اتاق ها و پذیرایی استفاده میکنند. بازار داخلی فرش ایران، بازاری است سنتی و تاکنون برای گسترش آن بازاریابی و تبلیغات مؤثر و هدفمند درخور نام فرش ایرانی انجام نشده هرچند تلاشهای موفقی در این مورد از سوی برخی شرکتها ثبت شده است. از ویژگی های مهم این بازار، سود سرشار واسطه ها در توزیع مواد اولیه مصرفی فرش تا خرید و فروش آن است. به طور خلاصه عوامل مؤثر در گسترش بازار داخلی فرش ایران عبارت اند از:
-افزایش سطح درآمد سرانه
-افزایش جمعیت
-ازدیاد مسکن و افزایش سطح زیربنای آن
-ترویج تبلیغات در مورد استفاده از فرش دستباف به عنوان یک کالای هنری ملی
-توسعه صادرات فرش ایران
در بازار داخلی فرشهای پشمی با کیفیت متوسط و سپس عالی خریداران بیشتری دارد و فرش ابریشمی بیشتر برای تزیین استفاده میشود. فرش ایران علاوه بر اینکه با اقتصاد خانواده ها گره خورده است در اقتصاد کشور نیز نقش مهمی دارد. به طوریکه با کیفیت موجود، سالانه حدود 5میلیون مترمربع انواع فرش دستباف در کشور تولید شده که دو سوم آن صادر میگردد. این صنعت علاوه بر کسب اعتبار و شهرت برای میهن عزیزمان و شناساندن خلاقیت و هنر ایرانی به جهانیان، در ارزآوری و اشتغال زایی و کسب درآمد نقش بسیار مهمی دارد. زیرا ارزش افزوده این صنعت حدود %65است. همچنین فراورده های این صنعت، بزرگ ترین رقم صادرات غیر نفتی را تشکیل میدهد. همه ساله به کمک این کالا بخشی از کسری موازنه پرداخته ای بازرگانی جبران میگردد. از این راه مقدار قابل توجهی ارز به داخل کشور سرازیر میشود که هیچ کالایی غیر از نفت این چنین ارزآور نیست. همچنین حجم تولید را گسترش میدهد و بر تولید ناخالص ملی می افزاید.
صادرات فرش دستباف ایران: یکی از پدیده های قابل توجه در سالهای اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است. کشور ما نیز به منظور گسترش صادرات غیر نفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. شاخص توان رقابت صادراتی فرش دستبافت 65رج ابریشمی اصفهان بیانگر این است که این نوع فرش دستبافت در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد شرایط بعد از پیوستن است، برابر با 0/79و نشاندهنده مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور میباشد.
اشتغال زایی: در هنر و صنعت فرش، یک شغل مستقیم و پایدار و یک اشتغال غیرمستقیم به دنبال دارد. بافندگان، چله کشان، رنگرزان، طراحان فرش، نقشه کش های فرش، رفوگران، پرداخت و سرویس کاران فرش، سازندگان دار و ابزار فرشبافی، تاجران فرش و بسیاری دیگر از حرفه ها و مشاغل به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم با فرش ارتباط دارند. از آنجایی که تولید بسیاری از این دستبافته های ارزشمند در روستاها و عشایر صورت میگیرد خود موجب جلوگیری بی رویه مهاجرت روستاییان به شهرها میگردد. درنهایت با توجه به وجود بازارهای داخلی و خارجی پیشنهاداتی در مورد توسعه صنعت فرش در داخل کشور و صادرات آن مدنظر است.
مشاغل رشته
رشته تحصیلی صنایع دستی (فرش) دارای مشاغل گوناگونی در سطح صلاحیت یک و دو میباشد. مشاغلی همچون دستیار نقشه کش فرش، نقاش فرش، نقطه زن، نقشهکش رایانه ای فرش، برشکار نقشه فرش، چله کش، گلیم باف، بافندۀ گلیم سوزنی، بافندۀ گلیم لادی، بافندۀ گلیم ورنی، نصاب دستگاه جاجیم و زیلو، زیلوباف، جاجیم باف، بافندۀ جاجیم نقشدار و بافندۀ جاجیم شیرکی در سطح صلاحیت یک هستند و مشاغل نصاب دار قالی، چله دوان، چله ریز، قالیباف، پایین کش فرش، دستیار قالی شو، قالیشو، پرداخت کار قالی، دارکش فرش، سرویسکار فرش، انباردار فرش، دستیار ارزیاب فرش، اظهارنامه نویس، عدل بند و بازاریاب فرش از دسته مشاغل سطح صلاحیت دو هستند.
فرهنگ و میراث معنوی
اگرچه تاکنون معنای کامل و واحدی از «هنر» ارائه نشده، اما میتوان گفت: «هنر» بیان تفکر و احساساتی است که از درون انسان برمیخیزد. در حقیقت «هنر» تجلی درون بر برون است. خاستگاه کلیه عناصر موجود در آثار هنری، زندگی واقعی انسانها بوده و هنر هر دوره تاریخی، آیینه روزگار خویش است. هنرها، باورها، اعتقادات، آداب و رسوم، گویش ها و در مجموع، افکار و فعالیتهای فردی و اجتماعی انسانها، همواره با یکدیگر آمیختگی داشته و در قالب «فرهنگ،» به اشکال مختلف به ظهور میرسند. هیچکدام از فرهنگها به یکباره به وجود نیامده اند و در گذر زمان، راه تکامل را پیموده اند. اما باید دانست که پذیرش، زایش و پویایی فرهنگ در هر جامعه، به عمق و ریشه های آن بستگی دارد. میراث فرهنگی به آثار مادی و معنوی بجا مانده از گذشته گفته میشود که بر هویت فرهنگی یک جامعه انسانی دلالت دارد و از آن جهت قابل توجه است که در شناخت زندگی گذشتگان مفید و مؤثر است و برای مطالعه جوامع، اقوام، و ملل گوناگون، و نیز بازشناسی آثار مادی و معنوی تمدنها و سیر تشکیل و تکامل آنها سندی باارزش به شمار می آید.
فرهنگ و سنت تصویری ایرانی در دورههای مختلف در آثار هنری متجلی شده است. این فرهنگ به فراخور وسعت تاریخی و جغرافیایی خود دارای ارزش فراوان است که در فرش دستبافت به خوبی دیده میشود. طرح اصیل برخاسته از یک فرهنگ را طرحی دانسته اند که دارای هویت قومی مانند (ترکمن و قشقایی) ارزش آیینی و اسطورهای مانند (بوته، ماهی و)… هویت تاریخی (مثل گردونه آریایی) ارزش مذهبی مانند (محرابی و جانمازی) هویت جغرافیایی مانند (هریس و قفقاز) و غیره باشد. نمادگرایی در فرش ایرانی در مجموع دارای جنبه های مختلفی است از طرفی با فرهنگ باستانی ایرانیان و از سوی دیگر با تفکر دینی و اسلامیکه در طول تاریخ با آن آمیخته شده، در ارتباط مستقیم است. ویژگی منطقه ای فرش باعث میشود تا هنرمندان در اقلیم های مختلف بتوانند مناسب با روح قومی، نژادی و فرهنگی خود به تولید هنری بپردازند. فرش دستباف یکی از پر نقش و نگارترین هنرهای موجود در ایران است. اندیشه ها، تفکرات و باورها در قالب عناصر تصویری و نقوش در رنگهای مختلف در این اثر هنری جمع شده اند. نقوش موجود در آثار به دست آمده از گذشته های دور از تمدن کهن این سرزمین مانند بز بالدار، گیاهان بومی، جانوران ترکیبی و… هرکدام بار معنایی و مفهومی در خود نهفته دارند. همچنین ماهیت هنری فرشها در گذر زمان با ذوق و درک زیبایی هر ایرانی آمیخته شده است. این ماهیت در اثر تطابق با ساختار فرهنگی هر منطقه ای، رشد و تنوع یافته است. ایرانیان، زیبایی رنگها و تفاوت بین آنها را در رنگ خاک محل سکونتشان با رنگ کوه و درختان اطراف و نیز میوه ها و گلها میبینند و پیوسته با آن در ارتباط هستند و آن را به عنوان یک زیبایی حقیقی پذیرفته اند. طبیعت ایران به عنوان یک منطقه جغرافیایی خاص و کوهستانی، دارای آفتابی گرم و درخشان و زمستانی سرد و پوشیده از برف و باران است که درخشش خاصی از لحاظ گرمی سردی به رنگها میدهد. آنچه ذهن هنرمند را در برابر طبیعت بکر و منحصر به فرد به تعجب وا میدارد، تنوع رنگها میباشد. تنوع رنگ در همه جای طبیعت زیبای ایران قابل مشاهده است. هوای پاک مناطق مختلف باعث شده تا اشیا و جانداران خوشرنگ، گلهای رنگارنگ، آسمان لاجوردین، سبز یا زردی یک درخت با رنگهای درخشان و پرنشاط چشمنوازی کنند. هنرمندان ایرانی با الهام از طبیعت زیبا و دلپذیر و افزودن خلاقیت خود به آن و ایجاد تغییراتی، آثار هنری خلق میکنند که بازگوکنندۀ زیبایی موجود در طبیعت است. براین اساس فرش دستباف با گستره اجتماعی خود (که در تمام خانه های شهری، روستایی و چادرهای عشایر حضور دارد) زمین های بالنده و مناسب برای به نمایش گذاشتن هویت و فرهنگ ملی و بومی در قالب طرح، نقش و رنگ است.
پشتوانه فرهنگی و اجتماعی فرش به دلیل قدمت آن در جامعه ایرانی از اعتبار ویژهای برخوردار است. برای هر ملت، شناخت گذشته برای ساختن آیندهای بر پایه هویت فرهنگی خویش اهمیت می یابد. در حقیقت پویایی و بقای فرهنگی در آینده، نیازمند پیوستگی میان دیروز و امروز و فردای ملت هاست. امروزه در آغاز هزاره سوم و عصر ارتباطات و جهانی شدن، وجه تمایز ملتها از یکدیگر هویت فرهنگی است که ریشه در میراث فرهنگی دارد. از این رو، حفظ میراث فرهنگی برای یک ملت، پشتوانه حیات فرهنگی در آینده خواهد بود ملتی که از فرهنگ و گذشته خود باخبر باشد، بهتر به زندگی ادامه خواهد داد و بی تردید در پیشبرد این هدف، موزه ها نقش مهمی را بر عهده دارند. در واقع موزه ها حافظ اشیایی هستند که حامل هنر، فرهنگ، دانش و فنون ادوار مختلف اند. میراث فرهنگی معنوی از دهه هفتاد میلادی (1973) برای حفاظت از فولکلور مورد توجه کشورهای عضو یونسکو قرار گرفت. مصادیق میراث فرهنگی معنوی عبارت اند از: زبان، دانش سنتی، اساطیر، فولکلور (فرهنگ عامه و محلی،) مناظر فرهنگی و به طور کلی آثار ادبی و هنری. اساس ارزشهای فرهنگی معنوی بر خاطرات و اندیشه ها استوار است و مجموعه آنچه که از گذشته در یادها باقی مانده و بر ظاهر اشیا جلوه گر شده است را به عنوان«میراث فرهنگی معنوی» تلقی میکنند. امروزه حفظ میراث فرهنگی معنوی، به منظور بقای فرهنگ های محلی و بومی برای استمرار تنوع فرهنگی در جهان، امری ضروری است.
شناخت مواد طبیعی در فرش
فرش دستباف از جمله محصولات صنایع دستی است که در ارتباط سالم و تنگاتنگی با طبیعت و محیط زیست قرار دارد. این ارتباط در شکل ظاهری و طرح و نقشها که از طبیعت پیرامون الهام گرفته شده اند تا اجزای تشکیل دهنده آن که شامل جنس تار و پود نخها و رنگهای به کار گرفته شده به روشنی دیده میشود. گلها، گیاهان، درختان، رودخانه ها، کوه ها، پرندگان، حیوانات، شکار، جنگ و… همگی الهام بخش بافندگانی بودند که آنها را با توجه به نگرش و دیدگاه خودشان از جمله باورها و اعتقادات، بر بافته ها طرح میکردند. در ایران بیش از صد نوع رنگینه گیاهی به ثبت رسیده که از نظر ثبات از درجات مختلفی برخوردار است. مواد طبیعی به کار رفته در فرش دستباف به سه دسته گیاهی، معدنی و حیوانی تقسیم میشوند.
مواد گیاهی به کار رفته در فرش
برخی از مواد گیاهی به کار رفته در فرش برای رنگرزی الیاف استفاده میشوند مانند: رناس، اسپرک، پوست انار، پوست گردو، حنا و… و برخی اجزای تار و پود آن را تشکیل میدهند مانند نخهایی که از پنبه تولید شده اند و برای چله در قالی و گلیم و تار و پود در زیلو استفاده میشود.
مواد معدنی به کار رفته در فرش
مواد معدنی که برای رنگرزی الیاف و نخهای فرش به کار میروند، معمولاً از سطح زمین به دست می آیند. خاک رس و لاجورد از انواع مواد رنگزای معدنی هستند.
مواد حیوانی به کار رفته در فرش
در زمینه رنگرزی الیاف، رنگ حاصل از حشره قرمزدانه و صدف ارغوان و در زمینه الیاف طبیعی میتوان ابریشم و پشم گوسفند، موی بز و پشم شتر را نام برد.