نمایشگاه هنر ایران: انواع سبک های بازیگری و معرفی آنها
هنر بازیگری مانند تمامی علوم و هنرها نیاز به مطالعه ی بسیار دارد اما ما در مطلب “سبک های بازیگر” سعی می کنیم آنچه را که سبک های بازیگری در دنیا می نامند را به صورت موجز و شفاف بازگو کنیم.
بازیگری قدمتی به اندازه ی قدمت تئاتر دارد که به دوران یونان و سپس روم باستان می رسد. اما آنچه که به عنوان دستورالعمل سبک بازیگری به صورت تئوری و عملی شناخته می شود به قرن نوزدهم و دوران کنستانتین استانیسلاوسکی باز می گردد.
سبک بازیگری در یونان و روم باستان
بازیگرانی بازیگر خوب به شمار می آمدند که بتوانند مانند یک خواننده ی اپرا آواز بخوانند. در این دوره چهره ی بازیگر به هیچ عنوان حائز اهمیت نبود. پس ترفند حس در صورت یا میمیک در عمل استفاده نمی شد. بازیگران دوران یونان باستان صورتک به چهره داشتند. شاید به همین دلیل بود که چند نقش را یک بازیگر می توانست در صحنه ایفا کند.
سبک بازیگر در قرن نوزدهم – استانیسلاوسکی
متد استانیسلاوسکی یکی از مهم ترین روش ها و سبک ها در سبک های بازیگری است که هنوز هم بیشترین استفاده از این سبک انجام می شود. استانیسلاوسکی اعتقاد داشت که بازیگر باید با شخصیتی که قرار است نقش آن را بازی کند، ارتباط عمیق حسی و فکری برقرار کند. استانیسلاوسکی همچنین بر تمرین بسیار بر صدا و بیان نیز تمرکز داشت. در واقع او مهم ترین عوامل را در بازیگری بدن ، بیان، حس، ذهن و فکر و تخیل بازیگر می دانست. در کل می توان گفت که استانیسلاوسکی بر طبیعی بودن رفتار بازیگر و باورپذیر بودن آن بر روی صحنه اعتقادی راسخ داشت.
سبک بازیگری میخائیل چخوف
متد بازیگر میخاییل چخوف بر دو عنصر بدن و تخیل استوار است. چخوف بهترین بازی را به گونه ای می داند که بازیگر حس را با حداقل کنش بیرونی یا اغراق به خوبی به مخاطب خود منتقل کند.
سبک بازیگری استلا آدلر
استلا آدلر بازیگری بود که در قرن بیستم (1901) در آمریکا متولد شد. او نیز یکی از شاگردان استانیسلاوسکی بود که بر اساس اصول بازیگری او اصولی نوین را بنیان نهاد. آدلر اعتقاد داشت که مخاطب تئاتر و سینما به سالن نمایش می رود برای اینکه لذت ببرد. وظیفه ی بازیگر نیز دادن لذت به مخاطب خود است. آدلر بر این عقیده است که وقتی کسی حرفه ی بازیگری را انتخاب کرد باید بداند که تمام وجودش صرف این حرفه شود.
سبک بازیگری برشت
برشت “فاصله گذاری در تئاتر” را بنیان نهاد. او اعتقاد داشت که بازیگر نباید با نقش خود عجین شود و باید بین خود و نقشش فاصله گذاری کند. این اتفاق را باید با مخاطب نیز رعایت کند. یعنی تماشاگر تئاتر برشت باید همواره به یاد داشته باشد که در حال دیدن یک نمایش است که بازیگر در آن ایفای نقش می کند. او نباید با داستان و شخصیت داستان به گونه ای همذات پنداری کند که انگار او را باور کرده است. برشت در تمام مدت سعی می کند که تئاترش چه بازیگر و چه داستان، از برانگیختن احساسات زودگذر اجتناب شود. تئاتر برشت تئاتری انتقادی و تعقل گراست.
سبک بازیگری لی استراسبرگ
سبک استراسبرگ را سبک “متد” نیز می نامند. او اعتقاد داشت که بازیگر باید احساسات و اندیشه ی نقش را با تمام وجود تصور کند. او تمرینی را برای بازیگر واجب می داند که به تمرین “اتصال به شخصیت” معروف است.
سبک بازیگری مایزنر
مایزنر معتقد بود که بازیگر نباید از احساسات کنونی یا تجربه شده ی خودش برای ایفای نقش استفاده کند. بازیگر می بایست بر اساس قصه ی درام و سلوک شخصیت، احساسات جدیدی را تجربه کند و سپس بروز دهد.