نمایشگاه هنر ایران

تحلیل و بررسی حراج تهران از منظر هنر و اقتصاد

به گزارش نمایشگاه هنر ایران به نقل از هنـرآنلایـن، این نشست با حضور پرویز براتی (روزنامه‌نگار و نویسنده)، سمیه رمضان‌ماهی(پژوهشگر حوزه هنر)، حافظ روحانی(منتقد و پژوهشگر)، آرش سلطان‌علی(مدیر گالری و مؤسسه‌ایده) و محمود نورایی(روزنامه‌نگار و منتقد هنری) همراه بود و مطالبی در دفاع و نقد وضعیت حراج آثار هنری در ایران مطرح شد.

پرویز براتی در ابتدای این نشست با اشاره به این نکته که نشست امروز برای بررسی حراج تهران از منظر اقتصاد و هنر شکل گرفته، برنامه را با سؤالی از رمضان‌ماهی آغاز کرد. او از این منتقد هنری پرسید: «درباره ارتباط نهاد اقتصاد به حراج بگویید. نقش نهاد را در حراج تهران چطور می‌بینید؟ آیا اصلاً چیزی به اسم نهاد داریم؟ »

این منتقد هنری در پاسخ به پرسش مطرح شده، اظهار کرد: «امروزه صحبتی که هست درخصوص نهاد خیلی بحث جدی‌ای است. تا مدت‌ها در تاریخ هنر به چیزی به اسم نهاد قائل نبودند و در واقع نهاد دیده نمی‌شد. شیء هنری دارای ارزشی دانسته می‌شد که در ذاتش وجود دارد. درواقع اثر هنری به واسطه تولید توسط فردی به نام هنرمند دارای یک ارزش در ذات خودش بود که اگر ما نمی‌دانستیم که هنرمند اثر هنری چه کسی است، اینطور برداشت می‌کردیم که اثر هنری به ذات دارای یک ارزش است. »

او ادامه داد: «زمان در تاریخ می‌گذرد و نظریه‌های مختلفی پیرامون هنر مطرح می‌شوند. در ورود به قرن بیستم اتفاقی که می‌افتد این است که ارزش اثر هنری از امر ذاتی با نظریه جورج دیکی به نهاد منتقل می‌شود. جورج دیکی در نظریه خودش چیزی را به اسم نهاد اجتماعی هنر تعریف می‌کند. او بر این باور است که آنچه اثر هنری را اثر هنری می‌کند، در ذات آن وجود ندارد. هزاران تابلو هنری هستند که ممکن است دارای هارمونی باشند اما شما آن را اثر هنری ندانید. چیزی که اثر هنری را ارزشمند می‌کند نهاد اجتماعی هنر است که منظور گالری‌داران، منتقدین، مجموعه‌داران و کسانی است که در تخصص حیطه هنری هستند. »

رمضان‌ماهی با اشاره به جایگاه قوی نهاد در ارزیابی ارزش اثر هنری اضافه کرد: «پیرامون اینکه آیا می‌شود نهاد را خرید، آیا می‌شود بر نهاد تأثیر گذاشت، آیا نهاد دارای یک مافیای عجیب است، می‌توان بحث کرد. ما امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که امر اقتصادی یکی از اجزای لاینفک تمام فعالیت‌های ما است. ما به‌صورت عجیبی با چیزی به اسم ارزش مالی درگیر هستیم. یعنی انسانی که وقت و زمانش را بدون اینکه بتواند از آن رهاورد مالی داشته باشد، برای ما عجیب است. نکته‌ای که امروزه ما داریم این است که امر اقتصاد و نهاد قدرت اقتصادی جهان را دارد می‌گرداند و به تبع در مورد اثر هنری هم وارد می‌شود. یعنی ما نمی‌توانیم به آثار هنری فارغ از ارزش اقتصادی نگاه کنیم. اگر چنین امکانی را بخواهیم برای آن ایجاد کنیم، تابلو به روی دیوار خانه ما می‌رود؛ صرفاً برای اینکه دوستش داریم. »

این منتقد هنری ادامه داد: «ما در قدیم نیز این را داشتیم. اصلاً شروع حراج در ایران با چنین مضمونی بود. خاطرم هست زمانی که ما از مجموعه‌دار کار می‌خواستیم، می‌گفتند که من این کار را از خود آرتیست گرفتم و گذاشتمش رو دیوار و حاضر نیستم حتی کسی آن را ببیند چه برسد به اینکه بخواهم معاوضه کنم. این یعنی چفت و بست عاطفی با اثر. وقتی می‌خواهیم جایگاه اثر هنری را با این معیار که اثر هنری به قدری جایگاه والایی دارد که اصلاً قابل معاوضه نیست، بسنجیم، باید در تمام مراحل زندگی این نگاه را داشته باشیم که چون در بقیه مراحل زندگی به اقتصاد وابسته هستیم، پس شدنی نیست. »

براتی در ادامه این نشست پرسش دیگری را با رمضان‌ماهی مطرح کرد. او از این منتقد هنری پرسید: «چرا ارزش‌گذاری اقتصادی بر روی اثر هنری مذموم می‌شود؟ چرا اثر هنری وقتی برایش قیمت تعیین می‌شود، یک عده به آن واکنش نشان می‌دهند؟ »

رمضان‌ماهی پاسخ داد: «حراجی‌هایی مثل کریستیز سابقه آن‌ها به قرن هجدهم بازمی‌گردد؛ اما حراجی در ایران به سال‌های ۱۳۴۵ برمی‌گردد و امر تازه‌ای است. نکته‌ای که وجود دارد، به لحاظ فرهنگی است. ما در فرهنگی زیست می‌کنیم که هنرمند به صورت ناخوادآگاه و پنهانی واژه عارف را به دنبال خودش می‌کشد. »

او اضافه کرد: «ما دوست داریم که هنرمندان را همواره به یک چیزی به اسم شهود منتسب کنیم؛ یعنی دیدگاهمان این است که هنرمند برای اینکه به آن دریچه بالا وصل شود، باید خیلی خالص باشد. پیش‌زمینه‌ای داریم که هنرمند از عالم ماده بریده است. در فرهنگ ما ایرانیان هنرمند بودن شغل نیست. واژه هنرمند از تولیدات جدید ما محسوب می‌شود. درواقع شغل نمی‌تواند هنر باشد. شما زمانی که به تاریخ هنر نگاه می‌کنید، هنرمندان شغلی دارند که محل درآمدشان است و کار هنری هم می‌کنند. زمانی که پارلمان قدرت آرتیست را حمایت می‌کند، شکوفایی هنر را داریم. پس درواقع ما هنرمندی که در این خاک بتواند به واسطه خلق اثر هنری زندگی کند و آن زندگی، زندگی باکیفیتی باشد، نداشتیم. بنابراین ناخودآگاه واکنش نشان می‌دهیم؛ نسبت به اینکه چطور یک آرتیست صرفاً از بده بستان مالی‌ای که به‌واسطه خلق اثر هنری می‌خواهد اتفاق بیافتد، می‌خواهد زندگی کند. »

این منتقد هنری ادامه داد: «شاید چیزی که می‌گویم درحال حاضر در سال ۱۴۰۰ برای ما جا افتاده باشد اما ۲۰ سال پیش چنین نبود. وقتی از شما می‌پرسیدند چه کاره هستید و می‌گفتید نقاش، از شما می‌پرسیدند خب؛ حالا شغلت چیست؟ »

او با اشاره به این نکته که هنر نه تنها شغل است که می‌تواند شغل پربازدهی نیز باشد، اضافه کرد: «هنرمند می‌تواند در سطح بالایی تولید کند و رهاورد مالی نیز داشته باشد و واکنش هم در مقابل آن داریم. به دلیل اینکه آن ذهنیت همچنان وجود دارد. اصولاً در فرهنگ ما ایرانیان شغل چیز لذت‌بخشی نیست. هنر امر لذت است و ما نمی‌توانیم فکر کنیم فردی از طریق لذت بردن کسب درآمد کند. نه فقط در جامعه ما بلکه در بیشتر جوامع در حال پیشرفت چنین است. »

حراج‌های هنری اساسا بر اقتصاد قشر کم‌درآمد جامعه تاثیر دارند

محمود نورایی در ادامه این نشست به سوال براتی درباره افزایش قیمت‌ها در حراج پانزدهم که واکنش‌های مثبت و منفی به همراه داشت، پاسخ داد. او با اشاره به این نکته که حراجی‌ها به‌عنوان یک نهاد اقتصادی تعریف جدیدی را برای هنر به‌وجود آورده‌اند، پاسخ داد: «وقتی ما به حراج تهران و جهش قیمت‌ها می‌رسیم، باید شرایط جامعه خودمان را در نظر بگیریم. امروز جامعه ما یک جامعه شبه‌سرمایه‌داری محسوب می‌شود که حراج تهران آن را رقم نزده است. اما حراج تهران به عنوان یک فعالیت تجاری است بر کنترل سرمایه‌های سرگردان درون جامعه تاثیر دارد.»

نورایی اضافه کرد: «اینکه سرمایه‌های سرگردان چگونه در جامعه تولید می‌شوند و چطور به‌دست می‌آیند، فهمیدنش کار ما نیست زیرا نهادهای نظارتی و قضایی باید در این مقوله قضاوت داشته باشند. ولی در فعالیت‌های اقتصادی ما می‌توانیم برای اینکه این پول‌ها در اقتصاد جامعه تأثیر داشته باشند، فعالیت تجاری تعریف کنیم. بطور مثال سرمایه‌های سرگردان تولید شده در جامعه اگر از سوی نهادهای حاکمیتی و خصوصی جایی را برای سود پیدا نکنند وارد حوزه اقتصاد تورمی می‌شوند. یعنی یک پول کلان وارد، ارز، ملک، خودرو و حتی احتکار کالا به قصد سودآوری می‌شود. اما اگر فعالیت تجاری با سود مشخص وجود داشته باشد این پول‌های سرگردان در این حوزه سرمایه‌گذاری می‌شوند و بر رشد تورم و اقتصاد خانوار تاثیر منفی ندارند؛ در فعالیت تجاری حراج تهران چنین اتفاقی افتاده است.»

او تصریح کرد: «اگر ۱۵۸ میلیارد که در حراج تهران صرف خرید اثر هنری شد، وارد کالای تورمی مثل دلار شده بود امروز همه ایران متضرر شده بودند زیرا وقتی تقاضا برای دلار بالا می رود به تبع قیمت آن گران‌تر و تمام کالای مصرفی خانوار ایرانی افزایش قیمت پیدا می‌کرد. اما اگر شما یک اثر هنری خریداری کنید، پولی که بابت آن پرداخت می‌کنید هیچ تأثیر منفی‌ای بر اقتصاد جامعه ندارد؛ بلکه یک سرمایه‌گذاری مطمئن است.»

نورایی اضافه کرد: «وقتی که دلار صد تومان گران‌تر شود، یعنی از جیب من و شمایی که اینجا نشسته‌ایم و تک تک ایرانیان پولی برداشته می‌شود. ولی اگر اثر آقای تناولی نه ۱۴ میلیارد، بلکه ۱۰۰ میلیارد تومان هم فروش می‌رفت، هیچ اتفاقی برای ما نمی‌افتد. برای همین وقتی به ساختار حراج‌ها در ایران نگاه می‌کنیم، باید به این موضوع توجه کنیم. امروز ما حراج‌ها را چون نمی‌شناسیم و چون عددهای بالا در اقتصاد مریض ما شبهه برانگیز است، به آن ایراد می‌گیریم. در صورتی که اگر مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم این رویداد نه تنها تأثیر منفی ندارد، بلکه بر روی زندگی تک تک ما تأثیرات مثبتی نیز دارد.»

رفتاری مبتنی بر اقتصاد سرمایه‌داری در نظام غیرسرمایه‌داری

حافظ روحانی در ادامه این نشست انتقاداتی را درباره حراج تهران مطرح کرد و با اشاره به صحبت‌هایی از محمود نورایی این سوال را پرسید: «آیا اساسا اقتصاد ایران سرمایه‌داری است؟ چون اصلا مشکل اصلی حراج از جایی شروع می‌شود که ما درباره نظام اقتصادی‌ای صحبت می‌کنیم که سرمایه‌داری نیست و رقابتی در آن وجود ندارد. احتمالا می‌کوشیم باشیم اما به دلایل مختلفی نیستیم. به دلیل همین، وجود حراج تهران در این میانه شائبه‌ برانگیز می‌شود چراکه رفتاری است مبتنی بر اقتصاد سرمایه‌داری در نظام اقتصادی‌ای که از قوانین نظام سرمایه‌داری پیروی نمی‌کند.»

این منتقد ادامه داد: «نمی‌خواهم حراج را متهم کنم که وظیفه حل چنین مسائلی را دارد؛ چون احتمالا ندارد. نهادهای خیلی متعددتری احتمالا وظیفه حل این مسائل را دارند. درنتیجه همه انتقاداتی که در سال‌های اخیر به حراج تهران شده، تا حد زیادی به نظر من ناشی از این است که رفتار اقتصادی‌ای درحال رخ دادن است که پیرو نظام سرمایه‌داری است. در کشوری که اساسا به نظر من دارد از یک نظام اقتصادی دیگر پیروی می‌کند. درنتیجه برای افراد ایجاد مسئله می‌کند و آدم‌ها را نسبت به اتفاقاتی که در حراجی رخ می‌دهد، جری می‌کند.»

روحانی همچنین اضافه کرد: «اینکه آیا اصالت آثار بادقت تعیین می‌شوند یا خیر، همگی قابل بحث هستند و کار ما نیست. در نهایت اینکه در حراج همانطور که اشاره شد گروهی از سرمایه‌داران خاص شرکت می‌کنند و خب پای بسیاری از افراد به دنبال قیمت‌ها اصلا نمی‌تواند به حراجی باز شود. نکته دیگر اینکه حراج تهران در تمام این سال‌ها بی‌رقیب بوده است. نهادی که بی‌رقیب باشد هرچقدر هم که بکوشد سالم رفتار کند، درنهایت نمی‌تواند خیلی ساختارش را تغییر دهد.»

این منتقد هنری در آخر حل شدن انتقادات نسبت به حراج تهران را در گروی حل شدن دو نکته‌ای که پیش‌تر به آن اشاره کرده بود، دانست و گفت: «متأسفانه نه منتقدان دلیل خیلی قانع‌کننده‌ای برای متهم کردن حراج دارند و نه منتقدان دلیل قانع‌کننده‌ای برای اقناع مخالفان دارند. در نتیجه حالا حالاها خدمت یکدیگر هستیم.»

منتقدان شناخت درستی نسبت به فرایند حراج هنری ندارند

براتی در ادامه این نشست از آرش سلطان‌علی، مدیر گالری ایده درباره نقش اقتصاد حراج تهران بر اقتصاد هنر سوال کرد. این مدیر گالری در پاسخ به این سوال اظهار کرد: «قطعا بی‌تأثیر نیست. ولیکن اگر بخواهیم اینطور به این قضیه نگاه کنیم که آیا این پول وارد بازار هنر می‌شود یا خیر، من اینگونه فکر نمی‌کنم. این رویداد اما بر رشد و ارتقای ارزش آثار هنری تأثیر می‌گذارد. نه تنها مستقیما بر ارزش آثار آن دسته از هنرمندانی که در حراج شرکت داده شده‌اند، بلکه به صورت غیرمستقیم بر ارزش آثار هنری تمام هنرمندان نیز تأثیرگذار است.»

او اضافه کرد: «درواقع این جامعه است که دارد از نتایج حاصل از ارتقای جایگاه آثار هنری منتفع می‌شود. من معتقد هستم عده‌ای که انتقادات شدیدی را به حراج وارد می‌کنند، شناخت و دیدگاه درستی نسبت به این فرایند ندارند. تصور می‌کنند حراج در جایگاهی است که باید از همه هنرمندان حمایت کند و آنان را رشد دهد. انتقاداتی را مطرح می‌کنند که چرا حراج فقط برای یک عده خاص است. چرا هنرمندان معمولی وارد آن نمی‌شوند. خب یک امر طبیعی است که در هر صنعتی رویدادهایی وجود داشته باشد که فقط ۲۰ درصد از اعضای جامعه در آن حضور داشته باشند.»

او به یکی از انتقادات وارد شده به حراج اشاره کرد و گفت: «یکی از انتقاداتی که به حراج وارد است، این است که کار فلانی، فلان قیمت فروخته شد. به خودش که ندادند پس در جیب چه کسی رفته؛ مثل این می‌ماند که من به شما بگویم چرا ما کارهای ونگوک را خریداری می‌کنیم؛ برویم و خانواده‌اش را پیدا کنیم و به آن‌ها پول را بدهیم. ما می‌خواهیم یک اقتصاد شناور و سرمایه‌گذاری را انحصار خانوادگی کنیم. من فکر می‌کنم ما منتقدان حراجی داریم که هر کدام از یک زاویه نگاه می‌کنند.»

رمضان‌ماهی با اشاره به این نکته که در کشوری که اقتصاد بیمار دارد، اصولا واژه اقتصاد کلمه منفی‌ای است، گفت: «شما ناخوادآگاه وقتی در مورد امر اقتصادی بحث می‌شود، یک نمره منفی به آن می‌دهید در برابر امر فرهنگی که اصولا امری است که شما به آن نمره مثبت می‌دهید و خیلی مهجور است. وقتی ما درباره اقتصاد فرهنگ می‌خواهیم صحبت کنیم، اصولا دچار یک تناقض می‌شویم که چطور قرار است این دو واژه کنار یکدیگر بنشینند؟»

او اضافه کرد: «چیزی که به نظر من حداقل حراج تهران ایجاد کرده، کنش فرهنگی است. چه برای خریدار، چه برای منتقدان، چه برای فرد عادی‌ای که واکنش نشان می‌دهد. واکنش من کنش فرهنگی و آشنایی با حوزه فرهنگی است. شما چطور می‌توانستید در یک جامعه رستاخیز ایجاد کنید نسبت به توجه به اثر هنری و ارزش مالی آن، اگر حراج شکل نمی‌گرفت. یعنی اگر تمام انتقاداتی که به حراج وارد است را بپذیریم، به‌نظرم این نکته را زیر سوال می بریم که حراج تهران بستری برای آشنایی و کنش فرهنگی در برابر امر هنری در جامعه‌ای است که هنر همیشه در آن دارای یک سطح نازلی بوده.»

چرا خریداران در حراج مشخص نیستند؟

نورایی در ادامه با اشاره به مشخص نبودن خریداران حراج به‌عنوان یکی از انتقادات مطرح شده، اظهار کرد: « اگر شما امروز بروید در یک فعالیت اقتصادی مثل بنگاه املاک بگویید این خانه را چه کسی خریده است؟ قطعا به شما پاسخ نمی‌دهد. زیرا حفظ اطلاعات خریدار امری عادی در هر فعالیت تجاری است. حتی امروزه ما به افشای اطلاعات خود در رسانه‌های اجتماعی هم واکنش نشان می دهیم چطور می خواهیم که یک فعالیت تجاری نام خریدار خود را عمومی اعلام کند. حتی در زمینه انتشار عکس خریداران هم قوانین پلیسی وجود دارد که باید آنها را مدنظر قرار داد. بطور مثال شما در عکس های هیچ یک از حراج ها نمی بینید که عکس از خریداران را منتشر کنند و همه عکس‌های منتشر شده در حراج های بین المللی هم از پشت سر هستند. زیرا قوانین پلیسی می‌گوید اگر شما با انتشار عکس یک خریدار که کالایی را به قیمت بالایی خریداری می کند، می توانید زمینه‌های دزدی از چنین فردی را فراهم کند.»

تردید دارم افرادی که در حراج شرکت می‌کنند، سالم نباشند

روحانی، منتقد هنری با اشاره به این نکته که اقتصاد کشور، یک اقتصاد غیرشفاف است، اظهار کرد: «به طور طبیعی در اقتصاد غیرشفاف هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. آیا حراج تهران از این اتهام مبری است؛ خیلی تردید دارم بری نباشد. نمی‌خواهم بگویم که این دوستان از عمد دارن فساد می‌کنند. به دلیل اینکه به نفعشان نیست بخواهند فساد ایجاد کنند، بخاطر اینکه اگر می‌خواستند این کار را بکنند، قطعا باید در دوره دوم، حراج تمام می‌شد. وقتی حراج پانزده دوره ادامه پیدا کرده، احتمالا منظورشان این است که می‌خواهیم این کار را نکنیم.»

او ادامه داد: «بنابراین حراج کار جعلی نمی‌آورد چون اعتبارش زیر سوال خواهد رفت. قصد هم نمی‌کند که افراد نااهل را وارد حراج کند، اگرچه من تردید دارم نتوان وارد کرد. به دلیل اینکه در اقتصاد، پول دست کسانی است که لزوما ممکن است اهل نباشند. من تردید دارم تمام افرادی که در حراج خرید و فروش می‌کنند آدم‌های سالمی باشند. به دلیل اینکه داریم درباره پس‌زمینه‌ای صحبت می‌کنیم که ممکن است در حراج حضور داشته باشند.»

این منتقد هنری اضافه کرد: «حراج در حال حاضر مجبور است نقش نهاد دموکراتیک را هم بازی کند. برای مثال بیانیه‌ای که درباره اصالت‌سنجی آثار منتشر شد، به‌نظرم بیانیه‌ای بود که قرار بود از استانداردهای یک نهاد پاسخگو تبعیت کند؛ ولی مثلا در سال قبل در مورد اثر آقای آغداشلو احتمالا عملکرد حراج خیلی قابل تأیید نبود. من معتقدم حراج احتمالا مسئول پاسخ دادن درباره این ماجرا نبود اما موضع‌گیری حراج بسیار مهم بود. به این عنوان که حراج تهران علاوه بر نهاد اقتصادی، درحال حاضر تبدیل به یک نهاد دموکراتیک شده است. نهادی که مجبور است این نقش را خواسته یا ناخواسته ایفا کند.»

روحانی همچنین ادامه داد: «حراج تهران این وسط نمی‌داند چه کند. یک عمل کاملا مبتنی بر سرمایه‌داری دارد در جامعه‌ای رخ می‌دهد که عملا دارد از تن دادن به ساختار سرمایه‌داری و دموکراسی مبتنی بر آن می‌گریزد. حراج می‌خواهد این وسط رفتاری بکند که نمی‌داند چیست؛ مانند نهادهای مشابهش. درنتیجه اتوماتیک در چاله می‌افتد و برخی اوقات جواب‌های خوبی می‌دهد.»

او با اشاره به این نکته که موافق مشخص بودن کارشناسان هنری است، اظهار کرد: «مشکل اینجاست که هنر ایران زیاد بزرگ نیست و من معتقدم پولی که در هنر درحال چرخش است، به قدری بزرگ نیست که بتواند حراج دیگری را نیز تقبل کند. فراموش نکنید تمام حراجی‌هایی که ما درباره آنان صحبت می‌کنیم، بین‌المللی هستند و در سطوح مختلف درحال فعالیت هستند. اقتصاد ایران فعلا اصلا توان بین‌المللی شدن را ندارد چون نه می‌توانیم پول خارج کنیم، نه می‌توانیم پول وارد کنیم؛ در نتیجه در وضعیت کنونی فعلا چاره‌ای وجود ندارد چون اصلا امکانش نیست.»

این هنرمند که عقیده دارد بازار هنری ایران باتوجه به اندازه‌اش توان بین‌المللی شدن را ندارد، گفت: «خیلی بعید می‌دانم که اصلا بشود حراج دیگری راه انداخت و سرمایه در آن جذب کرد و ملی نیز ماند.»

پرش قیمتی حراج نسبت به نرخ تورم کم است

در این نشست رمضان‌ماهی، منتقد هنری تأثیر حراج بر جامعه را به‌طور کلی مثبت قلمداد کرد و گفت: «اولا هر بدعتی با مسائل خاص خودش مواجه می‌شود و قطعا به هر نظامی که انسان در آن دخیل است می‌توانیم انتقاد وارد کنیم. اشتباه است که ما فکر کنیم یک نهاد انسانی عملی را انجام می‌دهد که فاقد خطا است.»

او همچنین اضافه کرد: «بعد از دولت اصلاحات و گفت‌وگوی تمدن‌ها شما به زندگی فردی خودتان نگاه کنید و انقباض را ببینید. این اتفاق در امر هنر، گالری و اقتصاد هم رخ داده است. حالا حراج در یک همچین عمل انقباضی‌ای دارد ریشه می‌دهد.»

این منتقد هنری پرش قیمتی حراج نسبت به نرخ تورم را کم دانست و اظهار کرد: «در خارج از مرز ما امر هنری خیلی متفاوت جابجا می‌شود.»

پولشویی آدرس غلط به جامعه است

محمود نورایی در پایان این نشست در پاسخ به انتقادهایی در زمینه پولشویی در حراج تهران گفت: اساسا عنوان پولشویی در جامعه ایران یک آدرس غلط است چون سالهاست همه می‌دانند بیماری اقتصادی ایران نشات گرفته از رانت‌خواری است نه پولشویی. اما برای روشن شدن این موضوع باید به فرآیند حراج در زمینه خرید و فروش مراجعه کنیم. در ایران مثل خیلی از کشورهای دنیا خرید و فروش اثر هنری معاف از مالیات است که برای حمایت از صنایع خلاق این امر صورت گرفته که قانون درستی است. اما این معافیت شامل حراج تهران نمی شود، زیرا یک شرکت تجاری است که درآمدی مشخص دارد و باید برای آن مالیات پرداخت کند که اتفاقا انجام می دهد. برای چنین فرآیندی حراج تهران باید از طریق شبکه بانکی که از سوی نهاد مالیاتی مورد تایید است از سوی خریدار پولی به حساب حراج واریز و حراج تهران هم طی همین فرآیند باید پولی را به حساب فرد فروشنده واریز کند تا نهاد مالیاتی با پذیرش اسناد، مالیات خود را دریافت کند. بر همین اساس وقتی طی شبکه بانکی کشور فرآیند خرید و فروش اتفاق می افتد چگونه می شود که پولشویی صورت بگیرد. پولشویی زمانی اتفاق می افتد که ما بخواهیم پولی که منشا مشخصی ندارد را وارد شبکه بانکی کنیم، اما وقتی پول در شبکه بانکی کشور قرار دارد چه نیازی به شستن آن پول است.

 

مطلبی که مطالعه کردید تلاش داشت تا تحلیل و بررسی حراج تهران از منظر هنر و اقتصاد را در «نمایشگاه هنر ایران» به شما ارائه دهد، در صورتیکه محتوای این صفحه را کافی نمی دانید یا سوالی دارید از طریق ارسال دیدگاه با ما در میان بگذارید.
اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 5 = 6