نمایشگاه هنر ایران: آیا با چَمروش پرنده افسانهای ایرانی آشنایی دارید؟
چَمروش (به انگلیسی: Chamrosh) از پرندگان اساطیری و افسانه ای ایران باستان است . ایرانیان معتقد بودند این پرنده غول آسا بر فراز قله ی کوه های ایران نگهبانی میکرده و در زمانیکه به دشمنان ایران (انیران) حمله میبردند او آنها را از بین میبرده است. در متون کهن آمده است که چمروش مرغی غول آسا است که انیرانی را که سودای گزند ایران دارند را نابود میکند. بدین روایت چمروش پرندهیست که چونان پرندگان دیگر نظیر ققنوس، سیمرغ و… میان آسمان و زمین پرواز میکند و خدمتی بزرگ را به انجام میرساند.
در این روایت بسیاری از مردمان انیرانی (دشمنان ایران زمین)، هر چندسال به مرزهای ایران و سرزمین ایران گرد هم آیند، برای زیان رساندن، کندن و نابود کردن جهان، تا بُرزایزد، از دریای ژرف ارنگ برآید و چمروش مرغ را بر فراز آن کوه بلند (البرزکوه) برایستاند و چمروش مرغ، همهٔ مردم سرزمین انیران را، بدانگونه که مرغ دانه را برمی چیند، از زمین برچیند. در توصیف دقیق تر این پرنده گفته شده است که: چمروش برفراز قله ی کوه البرز زندگی میکند و از خاک ایران صیانت میکرده است و بر سر سپاهیان غیرایرانی که تصمیم به دشمنی با ایران داشته باشند، حمله ور میشده و انسانهای پست و حقیر را مانند دانه ای از زمین بر میچیند.
رفع ابهام درباره چمروش و پرنده هما
مجسمههای بزرگ و سنگ نگاره هایی تخت جمشید، که اشتباهاً به عنوان «هما» نامگذاری شده اند، در واقع پرنده «چمروش» است که متاسفانه بر اساس یک اتفاق در انتخاب نماد برای شرکت هواپیمای ملی ایران (هما)، ما اکنون به اشتباه هُما را به شکل شیر بالدار میشناسیم، درصورتیکه پرنده هما به هیچ عنوان یک شیر بالدار نبوده بلکه (به عقیده زرتشتیان ایران) هما پرنده ی لاشخور استخوان خوار آرام و متین و نماد سعادت انسانها بعد از مرگ است. به این دلیل که در زمانهای قدیم زرتشتیان اجساد مردگانشان را بر روی دخمه رها میکردند که هما (پرنده لاشخور یالدار ایرانی) بیاید و بدن بیجان و استخوانهای مردگان را بخورد و اگر اینکه معتقد بودند که هما پرنده ی سعادت است، از این رو بوده که اعتقاد داشتند، انسانها فقط بعد از مرگ میتوانند سعادت یابند و البته دلیل دیگرش نیز این بوده که اگر سایه ی همای سعادت درحال پرواز بر سر یک انسان زنده میافتاد، آن شخص اینطور تلقی میکرد که شاید در ان لحظه میتوانسته مرده باشد و در میان مردگان باشد و همین که زنده است و فرصت زندگی دارد، یعنی سعادت و خوشبختی!
اما در سال 1318 خورشیدی در دوره اول پادشاهی پهلوی با تاسیس اولین شرکت هواپیمای ملی ایران (هـ.م.ا) نام هما با استفاده از طراحی سنگ نگاره و مجسمه پرنده ای در تخت جمشید که باعث فخر ایرانیان بوده و هست، توسط آقای «ادوارد زهرابیان» انجام شد. همان طراحی باعث شد که بعد از آن، همه به اشتباه گمان کردند که مجسمه ی سنگی تخت جمشید پرنده هما است، در حالیکه آن مجسمه با بدن شیر و سر عقاب به منظور نماد محافظت از تخت جمشید طراحی شده و دقیقاً با صفات و مشخصاتی که پرنده چمروش دارد مطابقت و همخوانی دارد و تنها پرنده نگهبان محافظ تخت جمشید «چمروش» بوده است.
نمایشگاه هنر ایران: در تاریخ کهن چمروش را به صورت موجودی توصیف کردهاند که بدن او، همچون شیر است و دارای سر و بالهایی همانند یک عقاب میباشد. گفته میشود که این پرنده بر روی زمین، زیر درخت سوماً (همان هوم) سکونت دارد که این محل همان جایی است که سیمرغ نیز شبها را در آن به سر میبرد. وقتی که سیمرغ از مکانی که شبها در آن سکنی دارد، فرود میآید و به پایین میرسد، تمامی دانههای رسیده بر زمین سقوط میکنند. این دانهها توسط چمروش جمعآوری میشوند، و او سپس آنها را در بخشهای دیگر زمین نیز، میپراکند.
یک شرح معروف از چمروش که در روایات فارسی مورد اشاره قرار گرفتهاست، شرح ذیل است: «اهورامزدا، خالق و آفرینشگر بزرگ، در سواحل دریای وروکاشا یک درخت و دو پرنده میآفریند که جاویدان و بدون مرگ هستند. هر سال هزار شاخهٔ جدید بهاری، از آن درخت میرویند و همه انواع دانهها بر آن شاخهها پدید میآیند و تمامی آنها به زودی تبدیل به دانههای رسیده میشوند. سپس پرندهای به نام آمروش میآید و بر یکی از شاخههای درخت مینشیند و باعث لرزیدن شاخه و پراکنده شدن و بر زمین ریختن تمامی دانههای آن میشود. پرندهای دیگر به نام چمروش میآید و تمامی دانهها را با بالهای خود از همه طرف جمعآوری میکند و همهٔ آنها را به دریا میریزد. سپس تمامی دانهها، به ابری پر از باران داخل میشوند و هنگامیکه آن ابر، میبارد دانهها به زمین وارد میشوند و سرانجام تمامی دانهها از زمین میرویند و ظاهر میشوند.»
چمروش در واقع نمونهٔ اولیهای از تمامی پرندگان در زمین است، و گفته میشود که این امر به عنوان قانونی حاکم بر همهٔ پرندگان زمین و برای حمایت از تمامی آنان، صورت میپذیرد. بر طبق گفتهٔ اوستا [کذا، صحیحتر: بر طبق بندهش]، ایران زمین هر سه سال یکبار توسط بیگانگان (انیران)، مورد هجوم و غارت واقع میشود و وقتی این اتفاق میافتد، فرشته برج[کذا، صحیحتر: ایزد بُرز یا بُرزایزد]، چمروش را به روی بالاترین نقطه از قله کوه میفرستد تا او ضمن پرواز، بیگانگان(انیران) را به سان پرندهای که به دانههای ذرت نوک میزند، برمی چیند.
در اساطیر یهودی، گاهی چمروش معادل با پرندهای غول آسا به نام «زیز» تلقی شده است و در اساطیر اروپایی این پرنده را «گریفین» شیردال نیز مینامند.
درخاتمه ؛ اگر اینبار خواستید به مجسمه پرنده ای که در تخت جمشید است بگویید هما، میبایست قبلش این سوال را از خود بپرسید که آیا پادشاهان ایرانی از یک لاشخور در تخت جمشید استفاده میکردند و یا یک پرنده محافظ و نگهبان؟!