نمایشگاه هنر ایران: تنها داشتن دوربین باعث نمی شود عکاس هم باشید
آیا تاکنون پیش آمده به نمایشگاه عکاسی بروید؟ چه چیزی بیش از هر چیز توجه شما را به خود جلب میکند؟ تکراری بودن عکسها؟ شاید. مهم نیست عکس از پرنده باشد؛ طبیعت باشد یا یک لباس؛ بیشتر وقتها انگار کسی بیهدف یک دوربین عکاسی به دست گرفته و از سوژهها عکاسی کرده و آنها را در قالبی جای داده و نمایشگاهی برپا شده. آیا چنین شخصی عکاس است یا فقط یک کاربر دوربین عکاسی ؟ آیا نتیجه به دست آمده عکس هنری محسوب میشود؟ یا چیزی است که هر کسی میتواند به سادگی از آن کپی کند؟
نقطه قدرت عکاس کجاست؟ دقیقا بالای دکمه شاتر!
چه ویژگی به نقاشی زیبایی میبخشد و آن را یک اثر خاص میکند؟ ضرب قلمهای نقاش که روی بوم قرار میگیرند و احساس هنرمند به همراه محیطی که از آن الهام میگیرد. نقاشی شاید یک بیان واقعی و هنرمندانه از ذهن نقاش است که به واسطه دستهایش به بوم منتقل میشود.
این همان چیزی است که در عکسهای بسیاری از عکاسان از بین رفته است؛ بیان هنرمندانه!
بیشتر کسانی که به عکاسی فکر میکنند، به دوربین عکاسی فکر میکنند. آنها به یک عکس نگاه میکنند و میگویند من هم میتوانستم چنین عکسی بگیرم. پربیراه هم نمیگویند. اگر آنها در همان لحظه حضور داشتند، شاید میتوانستند آن را ثبت کنند. البته این به شرطی است که آنها تکنیک و دانش مربوطه را داشته باشند، چند صباحی برای یادگیری آن وقت گذاشته باشند.
اما چه چیزی یک عکس را تاریخی و ماندگار میکند به گونهای هرکسی نتواند ادعا کند میتواند مشابه آن را به ثبت برساند؟
عکاسی بیشتر به عنوان یک ابزار و رسانه برای آرشیو کردن مورد استفاده قرار میگیرد. این البته خوب است اما اگر تنها دلیل و کارآیی عکاسی باشد. در حالیکه که بسیاری عکاسی را فقط بخاطر مفهوم آن دوست دارند. اما اگر چنین است، شما فقط یک کاربر دوربین عکاسی هستید و نه یک عکاس.
اگر به دنبال این باشید که چه چیزی یک عکس را ویژه و خاص میکند به گونهای که واقعا ارزش نمایش دادن در گالریها و مجلههای معتبر را داشته باشد در آن صورت عکاس به شمار میروید.
نمایشگاه هنر ایران: عکاسهای بسیاری هستند که فکر خود را محدود نمیکنند؛ به عبارتی بیرون از جعبه فکر میکنند. دوربین عکاسی خود را بیرون بیاورید و از خودتان بپرسید آیا من یک عکاس هستم؟